به گزارش راه شلمچه، گزارشهای اعتصاب در رسانههای فارسیزبان از آن نمونههایی است که دروغش برای خود مردم و کسبه زودتر و بهتر از بقیه روشن میشود. مردم مشغول کسبوکارند، اما میشنوند که بیبیسی و اینترنشنال آنها را در اعتصاب به حساب آوردهاند! معدودی ویدئو از اعتصاب هم که منتشر میکنند، بدون هیچ نشانه زمانی و موقعیتی است. شخصی با دوربین موبایل از راسته مغازهداران یک صنف فیلم میگیرد و میگوید ببینید بستهاند همه! اما عجیب آنکه هیچکس هم در پیادهروها نیست! درواقع مشخص نیست که این ویدئوها در چه روز و در برخی دیگر، چه مکانی گرفته شده است، اما مشخص است که این ویدئوها در ساعات اولیه صبح که هوا روشن است، اما مردم حتی از خانه بیرون نیامدهاند، گرفته شده است و این واقعیت پوشانده میشود که بسیاری از صنوف اصولاً کار خود را خیلی دیرتر از امثال بانکها و ادارات شروع میکنند، مانند صنف مانتوفروشی یا نقرهجات و صنایع دستی و مانند آن، زیرا در ساعات اولیه صبح مشتری ندارند و بیشتر فعالیت آنها در ساعات عصر است. در یکی از این ویدئوها که در بیبیسی فارسی منتشر شده مردی با حالت بهاصطلاح دزدکی از یکی از میادین شهر فیلم گرفته و سعی میکند صدای خود را نیز تغییر دهد و به اصطلاح تودلی کند، آنگاه از «شجاعت» کسبه در اعتصاب سخن میگوید! آقای مأمور بیبیسی که خودت با هراس از شجاعت کسبه میگویی، کسبه در این بخش از بازار تا ساعت ۱۰ صبح مغازه باز نمیکنند، چون کسی برای خرید نقرهجات و جهاز عروس ساعت ۷ صبح خرید نمیکند! کاش بخشی از آن شجاعتی را که میگویی خودت بهخرج میدادی! یا بیبیسی شجاعدل یکی از آن خبرنگاران پنهان خود را در ساعت ۱۰صبح به میان بازار تهران یا هر شهر دیگری میفرستاد و پخش زنده آن اعتصاب سراسریتان را به نمایش میگذاشت!
با وجود آنکه اغتشاشات با اسم رمز «مهسا امینی» در عمل در کشور به پایان رسیده و همهچیز به روال عادی برگشته، اما شبکههای فارسی زبان و معاندان نظام، برای دنبالهدار کردن اغتشاشات و ناآرامیها در حال دست و پا زدن هستند و میکوشند به انحای مختلف توهم براندازیشان را ادامه دهند. به همین خاطر هم فراخوان اعتصابات سراسری یک بار دیگر تکرار شدهاست؛ فراخوانی که با گشتی در شهر متوجه خواهید شد هیچکس به آن وقعی ننهاده است. اینکه سرمنشأ این فراخوانها کجاست و رهبران این فراخوانها چه کسانی هستند، اما معلوم نیست! اکانتهای فیک فعال در توئیتر یا اینستاگرام هرازچندگاه فراخوان میدهند؛ فراخوانهایی که معلوم نیست سرمنشأشان کجاست و هیچکس هم به این فراخوانها گوش نمیکند، چراکه اصلاً معلوم نیست پشت پرده این ماجرا چه شخص یا اشخاصی قرار دارند. ریشههای این اغتشاشات، اما هر کجا باشد، داخل مرزهای ایران نیست؛ اغتشاشاتی که رهبر ندارند و در نهایت رهبرانش مجریهای شبکههای فارسیزبان ماهوارهای هستند! همان افرادی که هر از چند گاه تشت رسواییهای اخلاقی و حرفهایشان از بام فرو میافتد و شخصیت مضحکشان مایه تمسخر خاص و عام میشود!
وقتی برف و باران هم مزدور نظام میشود!
این دومین باری است که فراخوان اعتصاب سراسری صادر میشود. در نخستین فراخوان در ۲۴ تا ۲۶ آبان ماه شبکه سعودی ایران اینترنشنال که حالا به رهبر اغتشاشات ایران تبدیل شده برای نمایش پیوستن مردم به اعتراضات سراسری در ساعات تعطیلی به سراغ بازارها و خیابانها رفتند تا تصاویر مغازههای بسته را به عنوان همراهی با اعتصاب سراسری به مخاطب القا کنند. بگذریم از اینکه بخشی از کسبه و بازاریان هم با ارعاب و تهدید قمه و چاقو به دستها و عربدهکشها کرکرههایشان را پایین کشیدند و گروهی دیگر هم با کرکرههای نیمهباز به کسب و کار روزانه پرداختند تا در صورت تعرض و حمله اراذل و اوباش بتوانند جان سالم به در ببرند.
با تمام اینها در اغلب مناطق کشور زندگی عادی در جریان داشت. درست مانند همین حالا که با وجود فراخوان اعتصاب سراسری در توئیتر و اینستاگرام با اکانتهای فیک و نامشخص، زندگی جریان دارد و مردم به کارهای روزانهشان میرسند. ماجرا به جایی رسیده که برای عادی جلوه دادن وضعیت به بهانهتراشیهای عجیب روی آوردهاند و بارش برف و باران را به عنوان توجیه همراهی نکردن مردم با فراخوانهایشان مطرح میکنند و حتی برخی اکانتهایشان میگویند «بارش برف و باران کار خودشان است!»
یکی دیگر از این اکانتهای فیک بارش برف و باران شدید یک روز قبل از اعتصابات سراسری را غیرطبیعی خوانده و نوشتهاست: «میخواهند بگویند تعطیلیها به خاطر برف و باران است.»
با تمام اینها معلوم نیست این فراخوانها از کجا میآید و چه کسی پشت این فراخوانها قرار دارد؟ آیا به جز گروهی مزدور در شبکههای فارسیزبان معاند و به طور خاص ایران اینترنشنال و بیبیسی فارسی چهره دیگری پشت این ماجرا هست؟ پایان این ماجراجویی، اغتشاشات و خشونتطلبیها به کجا ختم خواهد شد؟
اعتصاب سراسری به سبک شعبان بیمخها
فراخوانها برای اعتصاب سراسری و تحریک مردم برای خشونت علیه یکدیگر از سوی افراد و چهرههایی مطرح میشود که کیلومترها دورتر از مرزهای ایران در کنار شومینهشان نشستهاند و قهوه مینوشند و هر از چند گاه توئیتی میزنند و پستی میگذارند. اینجا، اما گروهی واقعاً به جان مردم میافتند تا چیزی شبیه به کودتای ۲۸ مرداد و قمهکشی و عربدهکشی شعبان بیمخها اعتصابی زوری را پیش ببرند. آموزههای دو ماهه سعودی اینترنشنال را میتوان در این چند جمله خلاصه کرد؛ تجزیهطلبی حق قانونی شماست. کشتن یکدیگر حق اخلاقی شماست. خشونت کور حق شهروندی شماست. تجاوز حق انسانی شماست. از بین بردن کسب و کارها حق اقتصادی شماست. تقاضای حمله به کشور حق بینالمللی شماست. غم و تنش عصبی حق معنوی شماست.
راغفر: نگران تمامیت ارضی ایران هستیم
دکتر حسین راغفر، اقتصاددان درباره حوادث اخیر میگوید: «آنچه کف خیابان میبینیم و بسیار هم تأسفبار است، کانون هدایتش داخلی نیست و کانونهای هدایت آن خارج از کشور است و این نشان میدهد که چه طرحی برای ما طراحی کردهاند و مرتب بر درگیری و خشونت میدمند. ما نگران مداخله نظامی خارجیها به اسم دفاع از مردمی هستیم که کف خیابانها کشته میشوند. غرب زمینههای این را کاملاً آماده میکند. خشونت رشد میکند و این خشونت موجب زمینهسازی غربیها برای مداخله در ایران میشود و بعد پیامدهایش معلوم نیست که آیا سوریهسازی یا لیبیسازی ایران اتفاق میافتد.»
از نگاه این استاد دانشگاه نکته مهم تر، پیامدهای ناشناختهای است که ممکن است به دنبالش پیش بیاید. راغفر وقتی میخواهد درباره هدف نهایی این اغتشاشات برنامهریزی شده آن سوی مرزهای کشور و با پشتیبانی مالی و رسانهای سعودیها صحبت کند، بغض گلویش را میگیرد و این جمله پایانیاش با اشک همراه میشود که: «ما بیش از هر چیزی نگران تمامیت ارضی ایران هستیم.»
منبع: روزنامه جوان