به گزارش راه شلمچه، متن این یادداشت بدین شرح می باشد:
وقتی برخی انسان های بی هویت، چهره واقعی خود را در نقاب دین و دفاع از حجاب پنهان می کنند و به سرطان نفاق مبتلا و در تدّین کاذب شان نان را به نرخ روز می خورند، روزی به راحتی به ساحت مقدس مرجعیت جلیل القدر شیعه و علمای دلسوخته حسینی ، اهانت نموده و قلب شیعیان و ارادتمندانشان را به درد می آورند و روزی دیگر با وقاحت تمام، بر اصل الاصول دین، ولایت امیرالمؤمنین ارواحنافداه تاخته و آنرا بی اساس و بی اهمیت جلوه می دهند.
مع الاسف آنها کسانی هستند که برای رسیدن به مقاصد شوم خود از هیچ هتک حرمتی ابا ندارند و حاضرند برای رسیدن اغراض سیاسی خویش، سر از پیکر حقیقت دین و انسانیت یعنی ولایت مولای عالم امیرالمؤمنین ارواحنافداه نیز جدا سازند. مراقب خود و فرزندانتان از آفت سرطان نفاق باشیم که نسلی را ویران می کند.
شهادت به امامت و وصایت حضرت صدیق اکبر و فاروق اعظم امیرمؤمنین علی علیه السلام در اذان و اقامه ، به منزله ی اعلان پذیرش حقیقی توحید و نبوت و سر سپردگی در مقابل دستور خدای متعال در تبعیت از ولایت امیرالمؤمنین ارواحنافداه و سرآغاز طی طریق عبودیت و بندگی خدای جل و اعلی است که پس از آن قد قامت الصلوة معنای حقیقی خود را پیدا میکند چرا که صداقت در اقرار به یکتایی خدا و رسالت خاتم الانبیاء، تنها با ترازوی میزان الاعمال ولایت علی بن ابی طالب عليهما السلام سنجیده می شود.
جایگاه «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ» در اذان به منزله ی دمیدن روح نسبت به جسم است و اگر آنرا از اذان برداریم چیزی از حقیقت آن باقی نمی‌ماند و آن نماز با اقامه ی صلوة ابوسفیان فرقی نخواهد داشت.
همانطور که مبعث در غدیرخم با ولایت امیرالمؤمنين عليه السلام تثبیت شد شهادت ثالثه نیز ایمان را تکمیل می کند زیرا در مبعث هر آنچه از خیر و خوشبختی بیان شد، مشروط به ولایت شاه مردان امیرمؤمنان و امامان از فرزندان اوست.
از دلایل وجوب ،تبری جدا نمودن بعثت از روح و حقیقتش یعنی وصایت امیر غدیر است که منافقان آنرا خانه نشین و بت قریش را غاصبانه و ظالمانه بر مسند الهی نشاندند. از اینرو ائمه اطهار علیهم السلام همواره از ظالمین حق ولایت تبری می جستند و مردم را به برائت از آنها امر می کردند. آری! توحید و نبوت بدون ولایت ناقص است و ولایت علی بن ابیطالب علیهماالسلام ضرورت اسلام است.
