مسئولان امنیتی حتماً این گزارش را بخوانند!

پیکر بی‌جان داریوش مهرجویی و همسرش، شب 22 مهر 1402 به تازه‌ترین موضوع برای موج‌سواری فرصت‌طلبان تبدیل شد.

به گزارش راه شلمچه، این متن صرفا یک گزارش است از آنچه اتفاق افتاد با تأکید بر اینکه ساعت‌ها و روزها در این گزارش مهم است؛ پس به آنها توجه کنید.


مقامات رسمی چه می‌گویند؟ 
سردار حمید هداوند فرمانده انتظامی استان البرز می‌گوید: «شب گذشته(22 مهر 1402) خبر قتل داریوش مهرجویی (کارگردان سینما و تلویزیون) و همسرش در ویلای شخصی واقع در زیبادشت فردیس توسط دخترشان به پلیس گزارش شد... با حضور پلیس در صحنه مشخص شد قتل بر اثر جراحت ناشی از ضربات سلاح سرد از ناحیه گردن و اعضای بدن به علت نامعلوم توسط فرد یا افراد ناشناس صورت گرفته است.»


حسین فاضلی هریکندی رئیس‌کل دادگستری البرز جزئیات بیشتری از این حادثه تشریح می‌کند و می‌گوید: «طبق اظهارات مونا مهرجویی، پدرش حدود ساعت ۲۰:۵۰ روز شنبه مورخ ۲۲مهرماه به وی که در جهانشهر کرج بود پیام می‌دهد که برای شام به منزل بیاید... دختر مرحوم مهرجویی حدود ۲۲:۲۵ به منزل پدرش می‌رسد و ابتدا زنگ منزل را می‌زند و با توجه به اینکه کسی جواب نمی‌دهد با کلید در را باز و وارد منزل می‌شود و مشاهده می‌کند که پدر و مادرش با ضربات چاقو یا جسم برنده به نواحی گردن به قتل رسیده‌اند.»


ناصر خاکی دادستان فردیس نیز صحنه حادثه را این‌گونه توصیف می‌کند: «آثار سرقت در خانه مشهود بوده و حتی طلاهای خانم محمدی‌فر هم از دستانش جدا شده‌اند.» وی با بیان اینکه شواهد نشان می‌دهد که خانه ویلایی مهرجویی فاقد هرگونه امنیت بوده است؛ می‌گوید: «با اینکه درِ ورودی یک دوربین دارد، اما روبه‌روی خانه بیابانی بزرگ و متروک است و دست راستش دیوارهای شهرک کشیده شده که پشت آنها هم بیابان است... قبل از این حمله هم از خانه سرقت شده بوده و حدود ۱۰ ماهی که اخیرا در فرانسه بودند از خانه دزدی شده بود و از سوی دیگر احتمال خصومت شخصی با وحیده محمدی‌فر همسر مهرجویی وجود دارد.»


گزارش پزشکی قانونی نیز با اظهارات اولیه مسئولان منطبق است و علت مرگ را «خونریزی شدید به دلیل جراحات وارده به واسطه برخورد چاقو یا جسم برنده و نوک تیز به بدن اعلام شده است.» این گزارش اضافه می‌کند: «ضرباتی با چوب و یا جسم سخت نیز به سر مرحوم مهرجویی برخورد کرده است که منجر به شکستگی سر نشده و علت فوت نبوده است.»

این دو رسانه از کجا خبر داشتند؟!
ساعت 18:11 دقیقه عصر روز شنبه 22 مهر 1402 است که خبری با عنوان «تلاش مهاجر افغانی برای زورگیری از همسر داریوش مهرجویی» بر روی یک تارنمای خبری موسوم به «فراز» قرار می‌گیرد. 

متن خبر اما گزارشی دم دستی علیه مهاجران افغانستانی در ایران به بهانه انتشار یک مطلب در صفحه شخصی اینستاگرام همسر داریوش مهرجویی است. تارنمای فراز می‌نویسد: «وحیده محمدی‌فر، همسر داریوش مهرجویی از ماجرای تهدیدش با چاقو توسط یک مهاجر افغانی و به سرقت رفتن گوشی، لپ‌تاپ و دو سنتور با اسم و عکس داریوش مهرجویی و بهرام رادان خبر داد. 

وحیده محمدی‌فر، نویسنده سرشناس و همسر داریوش مهرجویی در حساب شخصی خود در اینستاگرام، از تهدید شدن توسط یک مهاجر افغانی با چاقو خبر داد و با درخواست از دولت که به داد ما برسد، نوشت: آیا همسر داریوش مهرجویی، پیشکسوت هنر این مملکت، باید توسط آدم بیگانه با چاقو تهدید شود؟» 

این خبر ساعت 21:33 شب 22 مهر 1402 در کانال تلگرامی تارنمای فراز بازنشر می‌شود که نظر مخاطبان بیشتری را به خود جلب می‌کند. این ساعت درست در همان بازه زمانی قرار دارد که طبق گزارش پلیس، قتل آقای مهرجویی و همسرش با چاقو یا جسم برنده نوک‌تیز در آن اتفاق افتاده است. 

اما ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم مطلب منتسب به خانم محمدی‌فر(همسر داریوش مهرجویی) که تارنمای فراز آن را دستمایه گزارشی علیه اتباع افغان قرار داده نه مطلبی به‌روز که برای 9 بهمن 1401 بوده است.

 حالا سؤال این است چرا مطلبی که 9 ماه پیش منتشر شده، اکنون و درست در روز حادثه تبدیل به سوژه گزارش برای این تارنما می‌شود؟ 

دقت در اصل مطلب منتشر شده توسط همسر آقای مهرجویی مورخ 9 بهمن 1401 در صفحه اینستاگرام شخصی‌اش یک سؤال دیگر را به ذهن تداعی می‌کند و آن اینکه مرحوم محمدی‌فر هیچ‌اشاره‌ای به «مهاجر افغانی» نمی‌کند و صرفا درباره شخص تهدید‌کننده می‌گوید: «لهجه ایرانی نداشت» تارنمای فراز چرا این قسمت از متن را به «مهاجر افغان» تغییر داده؟ و چگونه تابعیت آن فرد را تشخیص داده است؟


حالا شاید یادآوری یک رویداد خالی از لطف نباشد. 4 شهریور 1397 صفحه توئیتر روزنامه شرق مطلبی با عنوان «تأیید ادعای استفاده جنسی مردان عراقی از زنان ایران» به نقل از روزنامه شهروند منتشر کرد. خبری که با اصل مطلب تفاوت‌هایی داشت و کاملا کذب بود. این خبر و موج رسانه‌ای که پیرامون آن ایجاد شد آشکارا نفرت‌پراکنی علیه اتباع عراقی در ایران تلقی می‌شد که عمدتا زائر بودند.

اما شاید جالب باشد بدانیم کسی که این خبر کذب را در توئیتر روزنامه شرق مورخ 4 شهریور 1397 منتشر کرد همان سردبیر تارنمای خبری فراز است که مطلب منتسب به همسر آقای مهرجویی را پس از 9 ماه درست در روز قتل با دستکاری در گزارش منتشر کرده است.


حواشی رسانه‌ای مربوط به خبر این جنایت به همین‌جا ختم نمی‌شود. درست همان روزی که قتل مرحوم مهرجویی و همسرش در زیبادشت استان البرز اتفاق می‌افتد، تحریریه روزنامه اعتماد مشغول کار بر روی مصاحبه‌ای بود که فردای جنایت یعنی 23 مهر 1402 با عنوان «اعتماد در گفت‌وگو با همسر داريوش مهرجويي از سرقت خانه‌شان توسط فردي ناشناس با چاقو گزارش مي‌دهد؛ سنتور علی‌سنتوری را دزدیدند»

 روزنامه اعتماد در ابتدای این مصاحبه می‌نویسد: «هفته گذشته، پانزدهم مهرماه همسر داريوش مهرجويي در صفحه اينستاگرام خود از تهديد شخصي ناشناس با چاقو و سرقت از خانه‌شان خبر داد. [...] با گذشت 9روز از سرقت خانه داريوش مهرجويي، همسر او هنوز از اين موضوع شوكه است.» و سپس متن گفت‌وگوی خبرنگار خود با همسر داریوش مهرجویی را می‌آورد. 

متن این گفت‌وگو تقریبا همان محتوایی است که در صفحه اینستاگرام مرحوم محمدی‌فر(همسر آقای مهرجویی) مورخ 9 بهمن 1401 منتشر شده است. همانند تارنمای فراز در روزنامه اعتماد نیز به این خبر مستقلا پرداخته و آن را دستمایه گزارشی با مضمون گسترش دزدی و ناامنی قرار داده‌اند ولی سؤال این‌جاست چرا روزنامه اعتماد تاریخ این سرقت را 15 مهر عنوان می‌کند؟ و با به‌روز نشان دادن حادثه، درست در روز قتل گفت‌وگویی با مقتول منتشر می‌کند که زمان وقوع حوادثش مربوط به 9 ماه قبل است؟ این اتفاقات تصادفی است؟!

مختصری درباره داریوش مهرجویی
مرحوم مهرجویی، هنرمند بود، نه فعال سیاسی. چند سال قبل، بحث عدم صدور پروانه نمایش به یکی از فیلم‌هایش جنجال به پا کرد که با وساطت حل و فصل شد و فیلمش به نمایش درآمد؛ هر چند که مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفت. آقای مهرجویی سال گذشته که برخی هنرمندان برای حمایت از اغتشاشات، تحت فشار شدید و تهدید و تطمیع برخی محافل مافیایی غرب‌گرا قرار داشتند، سفری به خارج از کشور داشت و طبعا مورد فشار بیشتری بود؛ او با این حال، هم در خیابان و هم در نشست رسانه‌ای، به خبرنگاران رسانه‌های صهیونیستی (ضدایرانی) که با اصرار و پرده‌دری می‌خواستند از او علیه جمهوری اسلامی موضع بگیرند، به شدت و با قاطعیت اعتراض کرد و آنها را ناکام گذاشت.


آیا میان این دو جنایت تشابهی نیست؟!
گفتنی است یکی از کشته شدگان قتل‌های زنجیره‌ای سال ۱۳۷۷ نیز شخصی بنام مجید شریف بود. او بورسیه اعزامی دانشگاه شریف به فرانسه بود. مجید شریف مواضع ضد صهیونیستی داشت و دو کتاب روژه گارودی، دانشمند ضد صهیونیست فرانسوی به نام‌های «اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل» و «تاریخ یک ارتداد» را به فارسی ترجمه کرده بود. مرحوم روژه گارودی که دبیرکل حزب کمونیست فرانسه بود، به اسلام گرویده بود و به جرم انکار مستند افسانه هولوکاست در فرانسه زندانی شده بود. مجید شریف مترجم دو کتاب او در جریان قتل‌های زنجیره‌ای به قتل می‌رسد. 

آیا مسئولان محترم امنیتی و اطلاعاتی کشور، میان قتل مرحوم مهرجویی که رسانه‌های صهیونیستی را با قاطعیت رانده بود و مورد مشابه آن یعنی قتل مرحوم مجید شریف تشابهی نمی‌بینند؟!

ماهی‌گیری از آب گل‌آلود
درباره ماجرای قتل مرحوم مهرجویی و همسرش در ویلای شخصی‌شان در کرج، باید توجه داشت این جنایت، درست هنگامی اتفاق افتاده که تحولات مهمی در عرصه سیاسی و امنیتی منطقه در حال وقوع است و طبیعتا توجه مردم و مسئولان باید روی این مسئله مهم متمرکز باشد.

 ماجرای جنگ مقاومت غزه- اسرائیل، یک جنگ معمولی نیست. بلکه بخشی از تحولات مربوط به گذار از نظم جهانی کهنه به نظم عادلانه‌تر و متکثرتر است. طرف بازنده این تحولات که منطقه‌ای وسیع از تایوان در شرق آسیا تا اوکراین در شرق اروپا، و فلسطین و سوریه و لبنان در غرب آسیا را شامل می‌شود، جز آمریکا و اسرائیل و انگلیس نیست.


ماموریت پیوسته محافل وابسته به این دولت‌ها، بر هم زدن تمرکز و توجه ایران به عنوان بازیگر تعیین‌کننده در تحولات نظم جهانی، از طریق مسئله‌‌سازی یا موج سواری روی مسائل و رویدادهایی است که اتفاق می‌افتد. از این زوایه نگاه می‌توان به ردیابی جریان رسانه‌ای آلوده‌ای پرداخت که همواره در هر رویداد ناگواری، طبق خواسته موساد و سیا و MI6 رفتار می‌کند. آنها نه فقط معارض جمهوری اسلامی، بلکه دشمن ایران هستند. 


منبع؛ کیهان

اگر خوشت اومد لایک کن
1
آخرین اخبار