ابراهیمی خطاب به عبدی؛

چرا می خواهی نقش‌ پینوکیو را در سیاست بازی کنی؟

کینه و بغض موجود در این افراد که همسو با رسانه های معاند هستند، ریشه در همراهی رسانه ملی با اهداف و مواضع راستین نظام حاکمیتی دارد که ظاهرا علیرغم ابردروغ فاحش آنها مبنی بر مخاطب نداشتن و منزوی بودن القایی رسانه ملی است.

به گزارش راه شلمچه، هادی ابراهیمی در یادداشتی نوشت: عباس عبدی از جمله پدیده های نادر عرصه سیاسی ایران است که در هر حالت می خواهد بر صدر بنشیند و عزت ببیند، کسی که مدعی نداشتن تلویزیون در منزل و ندیدن برنامه های رسانه ملی در چند سال اخیر شده بود حالا برای دومین بار است که رسانه ی ندیده را تحلیل و علیه آن حکم تحریم صادر می کند و رئیس جمهور محترم را برای اجرای چنین حکم امنیت ستیزانه ای، به پیروی از تشخیص و تصمیم و تحلیل اشتباهش فرامی خواند. 

با شنیدن حرف‌های او یاد سریال شب‌های برره افتادم که گدای نابینای مکزیکی را به‌عنوان ناظر فدراسیون انتخاب کرده و ارزیابی نهایی دربی بالابرره و پائین برره را بعهده همین ناظر نابینا گذاشته بودند و حالا امثال او با چشم های بسته، رسانه ملی را محکوم به تحریم می کند زهی تأسف و حیرت که چه کسانی خودشان را نماینده مردم و افکار عمومی می دانند او که روزگاری در پیشاپیش دانشجویان، یکی از ارکان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود اما در چرخشی ناباورانه، مظهر عذرخواهی ذلیلانه از بازی روزن دبیر اول سفارت آمریکا در تهران و سرگروگان ۴۴۴ روزه شد، همان عباس عبدی که قراردادهای گسترده و پردرآمدی با مؤسسات پژوهشی آمریکایی به منظور نظرسنجی و تحقیقات میدانی منعقد کرده بود که طی آن حتی اطلاعات ارزشمندی از حوزه دسترسی های وی به آمریکا منتقل می شد او کسی است که پس از دستگیری در فتنه ۸۸ انعطاف پذیر افراطی می شود، همان که صدای کلفت و قلم زمخت را از گذشته به یادگار دارد و برای مشتری جور کردن، فرافکن حرفه ای شده است. 

قلم او که حتی بین همفکران دیروزش هم مشتری و خواننده ای ندارد اما برای خالی نبودن عریضه، گمان می کند با اسم بردن از بزرگان و فراخوان و به خط کردن رئیس جمهور محترم می تواند به بحران محبوبیت و مقبولیت خود پایان دهد. 

داستان این بار عباس عبدی مطالبه تحریم رسانه ملی و کاهش گسترده ‌بودجه تخصیصی از دکتر پزشکیان رئیس جمهور محترم، به اتهام دروغی است که ناروا به رسانه ملی نسبت داده و از صنعت تقطیع و برش استفاده کرده و همانند‌ اتحادیه اروپا و خزانه داری ایالات متحده معتقد است باید رسانه ملی تحریم شود اما اصل ماجرا چیست؟ 

برنامه زنده به اضافه یک با اجرای آقای خسروی و حضور دانشجویان مخالف و موافق و دعوت از یک کارشناس، مناظره هیجانی و شورآفرین را در هر برنامه تجربه می کند یکی از سختی های مناظره های زنده، مخصوصا با حضور افرادی که در آغاز کنشگری سیاسی هستند، کنترل میدانی و استودیویی مدعوین توسط مجری است که غالبا ختم به خیر می شود اما یکی از مدعوین آن مناظره، بحث خارج از موضوع یعنی مهاجرت را مطرح و طی آن به رئیس جمهور محترم به نحوی طعنه ای می زند اما مجری به عنوان نماینده رسانه ملی چند کار بایسته را انجام داد که برای امثال عباس عبدی، در مدار نادیده انگاری قرار می گیرد و اینجانب برای یادآوری مجدد به تبیین آن می پردازم:

 ۱-به محض صحبت موهن این مدعو، مجری برنامه ضمن قطع کردن صحبت های خارج از موضوع و سخنان او، نوبت و فرصت را به طیف مقابل داد.

 ۲-به محض مشاهده اصرار طرف به استمرار مواضع، تذکر دوم را داد و تأکید کرد که ما هم به احترام آرای مردم و هم بخاطر توصیه و فرمان مقام معظم رهبری از رئیس جمهور محترم حمایت می کنیم

 ۳-با اصرار طرف مقابل، ضمن ساکت کردن وی و همردیفش، به اتاق فرمان گفت به محض ادامه موضعگیری، میکروفنش قطع شود و برای لحظاتی هم قطع شد

 ۴-در ادامه مجری از دوطرف خواست که از موضوع بحث خارج نشوند

 آن طور که همه می دانند مناظره زنده بی تبعات نمی شود و مجری نهایت مهارت خود را برای مدیریت مناظره بکار گرفت اما آن چه که بر حیرت من می افزاید اعتراض هماهنگ، همزمان، هم محتوا و هم موضع این فرد و رسانه های معاند با هدف تحریف، تخریب، توهین و تخطئه رسانه ملی بود که نشان داد طیف مذکور دنبال بهانه و فرصتی برای ضربه زدن به جایگاه، برنامه ها و تولیدات رسانه ملی است، فرصتی که ریشه در میل به فزون خواهی و قدرت طلبی دارد و می خواهد از جایگاه ژورنالیستی به عرصه های مدیریت اجرایی فوروارد شود اما زهی خیال باطل! 

کینه و بغض موجود در این افراد که همسو با رسانه های معاند هستند، ریشه در همراهی رسانه ملی با اهداف و مواضع راستین نظام حاکمیتی دارد که ظاهرا علیرغم ابردروغ فاحش آنها مبنی بر مخاطب نداشتن و منزوی بودن القایی رسانه ملی است اما اتهام واقعی رسانه ملی، اهانت یک مدعو در یک مناظره زنده به دکتر پزشکیان نیست، بلکه جرم اصلی رسانه ملی، سپر بلا بودن نظام و مردم در وقایع و حوادث روزگار است.


البته در عرصه تخریب از سوی عباس عبدی و همفکرانش، رسانه ملی تنها نیست و تمامی ارگان‌های حاکمیتی و یا همراه حاکمیت، آماج تیرهای کین آلود اینگونه افراد می شوند، مأموريت امثال ایشان، سوژه یابی، سوژه سازی و دادن خط فکری و نگرشی به هم طیف های سیاسی است که با سرهم کردن دروغ‌های شاخدار، افکار عمومی را به سمت تشویش و شورش سوق می دهد.

 ایشان در شرایطی بر تحریم رسانه ملی از جانب ریاست جمهور اصرار می ورزد و در مأموریت رادیکالیزه کردن مواضع ملایم منتقدان و مخالفان و جمعیت خاکستری، دچار خودباوری کاذب و اعتماد به نفس متوهمانه شده و شلیک های بدون تمرکز را در اینگونه قلمفرسایی ها تجربه و تکرار می کند که اولا مطالبه او بر رکن دروغ استوار شده و ثانیا کسی برای او و امثالهم تره هم خرد نمی کند.


 توصیه ام به امثال او که با الحاق پشیمانان همانند قارچ بر تعدادشان افزوده می شود، این است که دین و دنیا و آخرت خویش را برای رونق دنیای دیگران به تاراج نگذارند و بدعاقبت نشوند به قول حافظ شیرازی؛ 
حالی درون پرده بسی فتنه می رود 
تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند 

بنده اصرار ندارم که بگویم رسانه ملی مقدس و معصوم و بی اشتباه و بی نیاز از نقد نافع منتقدان دلسوز است بلکه اتفاقا اذعان دارم که فرد، سازمان و جامعه نقدگریز و نقدستیز، تصنعی است و نقد سازنده، سازمان و مدیرانش را ورزیده و مستحکم می کند و به همین خاطر همواره از نقدها استقبال می کنیم و بسیار اتفاق افتاده که براساس همین مدح و نقدها، سیاست گذاری ها شکل گرفته و یا سیاست های گذشته متوقف شده و اصلا اصل اساسی رسانه ملی، اعتناء و ابتناء به نظرسنجی هاست.


 در فراز پایانی تأکید دارم که تاریخ مشحون از میدان داری های غلط امثال این افراد است که می خواهند افکار جامعه را به دست گرفته و چرخش های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی تأسف باری را در جوامع بشری رقم بزنند و با ذائقه سازی جدید مبتنی بر اغوا و فریب، همسو با رسانه های معاند و در این شرایط حساس کشور که رسانه ملی یک تنه در مقابل ابر رسانه های غربی ایستاده است می خواهند به انحراف افکار عمومی بپردازند که اصحاب قلم باید برای معرفی اینگونه چهره های بظاهر موجه و خوش سابقه، احساس رسالت کرده و به جهاد تبیین بپیوندند. 


هرچند مخاطبان عزیزبا افزایش سواد رسانه ای خویش، از زودباوری و سطحی نگری پرهیز کرده و بدون تحقیق و مراجعه به منابع معتبر، اینگونه جعل واقعیتها را ترویج نمی کنند و نخواهند گذاشت که پازل بدبینی به نظام و ارکان و مقامات و مدیرانش، با چینش قطعات جعلی و دروغینی که امثال این فرد به خورد جامعه می دهند، کامل شود . 
اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار