به گزارش راه شلمچه، آرمان ملی دیروز در گزارشی آورده است: «علاقه زیادی دارند تا در فضای شهری از واژگانی استفاده کنند که در ذهن بسیاری از افراد معنای خاصی دارد. از جمله این واژگان میتوان به «قرارگاه» اشاره کرد و بیش از همه علیرضا زاکانی و مجموعه تحت مدیریت او در شهرداری از این واژه استفاده میکنند. مشخص نیست استفاده از واژه قرارگاه چه سودی در اداره شهر دارد و آیا مشاوران شهردار به او یادآوری نمیکنند واژه قرارگاه بیش از همه یادآور شرایط جنگی است و نه آرامشبخشی در جامعه؟ استفاده از واژه قرارگاه در موارد متنوعی انجام میشود و بهطور اخص در حوزه نظامی مرسوم و معمول است... با مرور رزومه زاکانی این نتیجه حاصل میشود که او هنوز در حال و هوای دوران دفاع مقدس است. زاکانی عمدتاً در واحدهای تخریب و «اطلاعات- عملیات» حضور داشته و مسئولیتهایی از جمله مسئول محور اطلاعات و عملیات قرارگاه نجف اشرف۳، قائممقام اطلاعات و عملیات لشکر۲۷ و نهایتاً مسئولیت محور این لشکر را برعهده داشتهاست.»
اینکه زاکانی هنوز در حال و هوای دوران دفاع مقدس است، از نظر مدعیان اصلاحات ویژگی منفی او به حساب میآید! فرهنگ جهاد و گرهگشایی و حل مشکلات مردم جایی در تفکر جماعت تشکیل دهنده قرارگاه مرغ ندارد.
خبرآنلاین وابسته به چند تن از مدیران دولت سابق نوشته بود: «شاید بزرگترین نقطه تاریک در عملکرد شورای پنجم را بتوان در هدر دادن اعتماد اجتماعی جستوجو کرد. باید گفت: سرمایه عظیم اعتماد مردم و امید به تغییر در وضعیت مدیریت شهری در انتخابات گذشته شوراها در تهران فعال شد. چند ماهی از آغاز به کار شورای جدید نگذشته بود که همگان فهمیدند این شورای شهر، توان اجرای تغییرات گسترده در مدیریت شهری را به دلایلی مانند مشکلات اقتصادی شهر، یارکشیهای درون جناحی، بیتجربگی و... ندارد. حالا که 4 سال از آخرین انتخابات شورای شهر میگذرد، باید صادقانه به این سؤال جواب داد که آیا با حضور شورای پنجم، تهران شهر بهتری برای زندگی شده است؟ قطعاً پاسخ منفی است. محسنهاشمی با وجودی که آماده بود تا برای انتخابات ریاست جمهوری به میدان بیاید و برخی از اصلاحطلبان از او به عنوان خلف آیتاللههاشمی یاد میکردند، نشان داد در عرصه عمل، آنچنانکه باید توان و انگیزه مدیریت، سیاستورزی و قدرت درک پیچیدگی رویدادها و امکان اثرگذاری بر عرصه معادلات را ندارد... شورای شهر پنجم تهران، بیثباتترین دوره مدیریت شهری است.»
اقرار به نظارت بیتعارف مجلس
روزنامه شرق که از چندماه پیش از آغاز مجلس یازدهم عملیات تخریبی خود را علیه این مجلس آغاز کرده و هنوز هم ادامه میدهد در تازهترین شماره خود با هدف حمله و تخریب مجلس و دولت گام برداشته اما در حقیقت به نکته مثبتی از مجلس تاکید کرده است.
در گزارش شرق آمده: «هنوز از نامه بیش از 200 نماینده مجلس یازدهم به ابراهیم رئیسی و دعوت او برای نامزدشدن در انتخابات ریاستجمهوری، 10 ماه نگذشته که سیب سیاستورزی هزار چرخ خورده و چند وزیر کابینه دولت سیزدهم در زیر تیغ استیضاح همان نمایندگان قرار گرفتهاند. هرچند معاون پارلمانی رئیسی از تعامل مجلس و دولت میگوید و بحث استیضاح را جدی نمیداند اما هرروز که میگذرد یک وزیر به فهرست وزرای در معرض استیضاح اضافه میشود. وزیر «صمت» آخرین وزیری است که در کنار وزرای «اقتصاد»، «بهداشت» و «تعاون، کار و رفاه اجتماعی» به فهرست اضافه شده است.»
در ادامه این نوشتار آمده: «روز گذشته، معاون پارلمانی رأی قاطع نمایندگان به دولت رئیسی را شاهد گرفت که نشان میداد بهارستاننشینان با کابینه تعامل بسیار خوبی دارند. محمد حسینی البته انباشت مشکلات و مطالبات در هشت سال دولت حسن روحانی را دلیل فشار نمایندگان به وزرا دانسته و گفته: «گاهی اوقات هم ممکن است سؤالی یا ابهامی برای نمایندهای ایجاد شود که مسئولان توضیح خواهند داد؛ مانند سؤالی که آقای پزشکیان از وزیر بهداشت داشت و با توضیحاتی که او داد، سؤال به رأی گذاشته شد و سؤالکننده قانع شد.»
چنانکه خواندید این روزنامه به صورت ضمنی دارد بر این نکته انگشت میگذارد که با وجود همسویی اکثریت مجلس و دولت اما مجلس در کار نظارت خود بر عملکرد دولت همسو با خود نیز بدون تعارف عمل میکند و مانند اصلاحطلبان در مجلس دهم نیست که یک روز فریاد استیضاح محمدشریعتمداری را در صحن فریاد زدند و یک هفته بعد از آن از تصدی او بر وزارت کار حمایت کردند.
تخریب سفر رئیسی به روسیه، حماقت یا مأموریت؟!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «تهديد رابطه نامتوازن» نوشت: « نگرانيهايي كه در افكار عمومي درخصوص روابط تهران و مسكو وجود دارد بيپايه و بيمورد نيست. در طول بيش از دو سده، همواره در روابط ايران با روسيه، چه در دوران روسيه تزاري، چه در دوران اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و چه حتي در دوره كنوني جمهوري فدراتيو روسيه، نوعي بياعتمادي نزد دو طرف وجود داشته و دارد... ما به روسيه به چشم يك قدرت بزرگ، يك همسايه بسيار بزرگ، يك كشور توانمند و داراي ظرفيتهاي ملي و بينالمللي نگاه ميكنيم.. از ديد روسيه وزن واندازه ايران حتي در حد برخي شركاي منطقهاي روسيه پيرامون ايران هم نيست. اين دو نگاه متفاوت نشاندهنده تمايزهايي است كه بايد در سياستگذاريها و ارزيابيها مورد توجه قرار گيرد. »
این روزنامه همچنین نوشت: « به شخصه نميتوانم بين سياست روسيه تزاري، شوروي و فدراسيون روسيه در مقابل ايران تفاوتي تصور كنم. تفاوت ميان اشخاصي كه در اين دورهها حاكم بودند وجود دارد، اما منافع ملي روسيه ثابت مانده است و هر حاكمیتي تلاش ميكند كه منافع ملي خود را تامين كند. علاوهبر اينها، در دوره كنوني جمهوري فدراتيو روسيه، يكسري تفاوتها در ديدگاههاي تهران و مسكو در مسائل منطقهاي و بينالمللي وجود دارد كه ميتواند در روابط ما مشكل ايجاد كند.»
جریان اصلاحات طی روزهای اخیر با توجه به سفر رئیسجمهور به مسکو سعی دارد تا ضمن پاکسازی مسئله تعاملات راهبردی تهران-مسکو، وضعیت تقابلی خود با سیاست خارجی کلان نظام را به سمت و شرقهراسی در افکار عمومی تعمیم بخشد.
برخی از خردهگیریهای جناحی آنقدر از درون دچار خلل استدلالی و واقعیتی است که گویی تنها این جناح سیاسی فرمان تخریب یافته و با انجام هر عملی از سوی دولتی که در حوزههای مختلف فعال و پویاست این جماعت سیاسی نیز به کار خود یعنی تخریب سیاسی مشغول میشوند.
ایرانی مستقل و قوی، خواست روسیه است
در میانه هجمه مدعیان اصلاحات به رویکرد دولت سیزدهم در سیاست خارجی و تخریب و تخطئه «دیپلماسی تعامل با شرق» از سوی این طیف، روزنامه شرق در شماره دیروز گفتوگویی با «کیهان برزگر» کارشناس و استاد روابط بینالملل منتشر کرده که حاوی نکات قابل تامل و مستدلی پیرامون روابط بین ایران و روسیه است.
در بخشی از این گفتوگو برزگر میگوید: «مخاطب ایرانی آگاه باشد هر توافق و رابطهای که منجر به گسترش و تعادل در دیپلماسی، افزایش ارزش استراتژیک و تقویت بنیه اقتصادی کشورمان شود، به نفع ایران است. تقویت روابط با روسیه نیز از این قاعده مستثنا نیست. توجه به چند اصل میتواند شاقول تعیین و تشخیص درجه روابط ایران و روسیه برای مخاطبان ایرانی باشد. نخست اینکه دو کشور حس ناامنی استراتژیک و تهدید نظامی (از آن نوعی که نسبت به آمریکا دارند) از یکدیگر ندارند. دوم، آنها در یکسری از مسائل سیاسی-امنیتی منطقهای و جهانی، ازجمله مواجهه با گسترش نفوذ آمریکا و غرب در مناطق نفوذ سنتی و تاریخی خود، اشتراک نظر دارند. سوم، مجاورت جغرافیایی و اتصال ترانزیتی بر همافزایی و بنیه اقتصادی این دو کشور میافزاید. البته طبیعی است که هر کشوری به دنبال منافع خود باشد. وجود انگارههای منفی تاریخی بین ملتهای ایران و روسیه به دلایل متفاوت نیز یک امر طبیعی بوده و تاریخ روابط بینالملل هم پر است از این بدبینیهای تاریخی. مثلا بدبینیهای موجود بین روسها و چینیها، بین هندیها و پاکستانیها، بین آلمانها و لهستانیها، بین انگلیسیها و فرانسویها، بین اعراب و ترکها...»
وی در ادامه میافزاید: «اما مخاطب ایرانی دو نکته مهم را نباید فراموش کند: یکی اینکه این ایران بود که در زمان رژیم شاه بانی اصلی روابط نزدیک با شوروی آن زمان برای ایجاد تعادل در روابط خود با غرب شد. دومی اینکه ایده نزدیکی استراتژیک بین دو کشور نخست از سوی روسیه و بهویژه شخص پوتین بعد از انعقاد برجام در سال 2015 و احتمال گرایش بیش ازاندازه ایران به غرب مطرح شد. برخلاف بعضی از دیدگاهها، روسیه خواهان تداوم تنش در روابط ایران و غرب نیست اما مایل هم نیست که ایران نقطه ورود نفوذ غرب در محیط ژئواستراتژیک خود در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) باشد.»
در بخش دیگری از این مصاحبه میخوانیم: «اتفاقا روسیه خواهان حضور یک ایران قوی و مستقل در مرزهای جنوبی خود است تا گرانیگاه ثبات و امنیت منطقهای باشد. جبر تاریخی، ایران و روسیه (و ترکیه) بهعنوان دولتهای ملی-تاریخی قوی را به سمتی سوق میدهد که شأن و سطح روابط با یکدیگر را درک کنند و بهطور طبیعی از منافع یکدیگر در برابر حضور بیگانگان دفاع کنند. از این لحاظ، ترکیه هم مخالف سرسخت حضور پررنگ آمریکا در منطقه است، چون فضا را برای بازی این کشور در میدانهای نفوذ سنتی خود تنگ میکند.»
نگرانی از توسعه روابط با روسیه!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: بارها گفتیم و نوشتیم همانطور که نگاه صرف،افراطی و تک بعدی به غرب اشتباه و خطرناک است تکرار چنین نگاهی به شرق فاجعه بار میتواند باشد.در واقع گوهر و جوهر شعار و رویکرد «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی » عدم وابستگی به قدرتهای عالم در عین حال تعامل و همکاری منصفانه و عزتمندانه با آنهاست.
در ادامه مطلب امده است: این مقدمه کوتاه بدین جهت عرض شد تا بگویم در آستانه سفر رئیسجمهوری به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین،برخی اظهارنظرها از سوی حامیان دولت فعلی قابل تامل و چه بسا حیرت انگیز است. اجازه دهید ابتدا ماجرای سفر ابراهیم رئیسی با موضوع این وجیزه را تفکیکنماییم. رفت و آمدهای دیپلماتیک بجا و درست است اما غش کردنهای عدهای در دامن رئیسجمهور روسیه محل اشکال جدی است.
آفتاب یزد نوشت: ما با کشوری طرف هستیم که اولا سابقه تاریخی تاریکی در قبال ایران دارد و ثانیا چندین بار به دولت احمدینژاد در موضوع ورود پرونده هستهای کشورمان به شورای امنیت رودست زده است.عرضم اینجاست که در مجموع باید ضمن هشیاری بهاندازه خود به روسها تکیه کرد.اگر بیشتر و بیمحابا تکیه کنیم ممکن است روزی در معاملاتشان با غربیها علیالخصوص در موضوع اوکراین از کوپن تهران استفاده نمایند و آن زمان است که ما در شرایط ناخوشایندی قرار میگیریم.
نگرانی مدعیان اصلاحات درباره تعامل ایران با روسیه در حالی است که اولاً) رابطه ایران و روسیه، رابطهای برابر، دوسویه و بر اساس اقتدار و احترام متقابل و منع مداخله در امور داخلی یکدیگر است ثانیا) روسیه بارها در شورای امنیت و غیر آن در مسئله برجام از ایران حمایت کرده است و با کشورما روابط تجاری خوبی داشته است نمونه اخیر آن میتوان به واکسنهای روسی اشاره کرد. ثالثا) روسیه هراسی مدعیان اصلاحات در حالی است که آنان تعامل با آمریکا و کشورهای اروپایی را پیشنهاد میکنند؛ کشورهایی که جنایات و خباثتهای تاریخی آنان علیه ملت ایران بر همگان آشکار و روش است.
منبع؛ کیهان