آشتی کردن با مرگ..!!

راه شلمچه- محمدرضا سابقی؛ این روزها و در این شرایط جهانی که در آن قرار داریم، شاید بهترین زمان است برای آشتی دسته جمعی با مقوله ای به نام «مرگ»

مرگ، این حقیقت انکارناپذیر روزی به سراغ همه ما خواهد آمد، این فکر که ما امروز هستیم و روزی می آید که دیگر نیستیم، ذهن و روح همه ما را کم و بیش به خود مشغول کرده است...

اما این روزها، بواسطه حضور ویروس جهانی کرونا، سایه مرگ را بیشتر میتوان حس کرد؛ سوال اساسی این است: ما چگونه باید با مرگ مواجه شویم؟ اصلا چقدر باید به آن فکر کنیم؟ آیا مرگ اندیشی زندگی را شیرین تر و لذت بخش تر میکند؟ آیا رابطه ای میان زندگی خوب با مرگ خوب و بالعکس وجود دارد؟ آیا میتوان اساسا به مرگ نیاندیشید؟

من فکر میکنم اگر بنا داریم زندگی پر از معنا و حرارت و مفیدی داشته باشیم، لاجرم از مرگ اندیشی هستیم؛ به قول سنکا: «فقط کسی از طعم واقعی زندگی لذت میبرد، که مشتاق و آماده دست کشیدن از آن باشد»...

مرگ اندیشی زندگی را جهت میدهد، از گذران بی مبنا و بی هدف عمر بر حذر میدارد، چه اینکه انسان مرگ اندیش متوجه کوتاهی فرصت است، هوشیار است، هیچ فرصتی را از دست نمیدهد...

شخص مرگ اندیش، متوجه محکومیت خود در یک نظام و سنت قطعی و ابدی است، حواسش به این نکته جمع است، که این فقط اراده او نیست که کار میکند، باید تحت اراده بزرگتری عمل نماید، می فهمد که آنقدر محکوم است که نه آمدنش دست خودش بوده و نه رفتنش؛ در زمانی نامعلوم باید منتظر اجل بماند، ناگهانی سر می‌رسد و تمام...

شخص مرگ اندیش خود بخود به نحوی زندگی اخلاقی ملتزم میشود، چه اینکه مواجهه جدی با مرگ، فرد را با «خود» روبرو میکند؛ و این رویارویی با خود، میتواند موجب تعالی و رشد روحی-اخلاقی شود؛ به قول آگوستین قدیس: «تنها در رویارویی با مرگ است که خود انسان متولد میشود»...

یکی دیگر از ثمرات مرگ اندیشی، تقلیل رنجهای انسان است...

آدمی با به یاد داشتن بی دوامی این دنیا، راحت تر می‌تواند با رنج‌هایش مواجه شود، چرا که موقتی بودن دنیا خود میتواند مرهمی شود بر رنج‌های انسان؛ شاید به همین دلیل است در منابع دینی داریم که زمانیکه خیلی ناراحت و یا خیلی خوشحالید، به قبرستان سر بزنید.

تنفس اتمسفر مردگان و رویت منظره قبرهای کنار هم چیده شده و گوش دادن به سکوت حاکم در آنجا، می‌تواند آدمی را متحول و البته متعادل کند...

در کانتکس دینی مرگ اندیشی به معاد اندیشی منجر میشود؛ مفهومی که در جای جای قرآن کریم قابل مشاهده است...

در این کانتکس، مرگ صرفا پلی است برای عبور انسان از عالمی به عالم دیگر، مرگ وسیله ای است برای رشد و تعالی انسان صالح، مرگ راه ورود به جهان برتر و دیدار خداست؛ در اینجا عارفان مرگ را به آغوش میکشند چرا که آنرا راهی برای دیدار با معشوق میدانند؛ به قول حضرت امیر(ع) زمانیکه شمشیر بر فرقش فرود آمد: فزت و رب الکعبه...

حرف در این باره بسیار است؛ خلاصه اینکه بدانیم چه ایمان به خدا و آخرت داشته باشیم و چه نه؛ تامل پیرامون مواجهه ما با مرگ می‌تواند ثمرات و فواید قابل توجهی را با خود به همراه داشته باشد؛ بدبخت آن کسی که به جای مواجهه مستقیم و جدی با مرگ، آنرا انکار کند... به قول حضرت امیر(ع): «در شگفتم از کسی که مرگ را فراموش می‌کند در حالی که دارد مردگان را می‌بیند

اگر خوشت اومد لایک کن
35
21
دکتر مومنی ۲۶ اسفند ۱۳۹۸

خیلی ممنون..

پاسخ
14
ابوطالبی دانشجوی الهیات ۲۹ اسفند ۱۳۹۸
با سلام به شما و مدیران محترم سایت شلمچه
در سرزمین خاطره ها آنان که خوبند همیشه سبزند
و آنان که محبت ها و دوستی ها را بر قلبشان برافراشتند همیشه به یاد می مانند
بابت همه مقالات و یادداشت های خوب شما ممنون
پاسخ
6
نجفیان ۱۵ فروردین ۱۳۹۹
احسنت اقای محمد رضاسابقی

ممنونم
پاسخ
5
نجفیان ۱۵ فروردین ۱۳۹۹
یک حرف دیگر میخواستم بگویم که همه مشکلات مملکت و اینکه دولت و مجلس لاریجانی از درد ملت تقریبا غافل شده اند بخاطر این است که از اینکه این صندلی ها همیشگی نیستند را فراموش کرده اند.
و مثلا برجام را تصویب می کنند.
پاسخ
آخرین اخبار