به گزارش راه شلمچه، حسن روحانی روز پنجشنبه گذشته اظهار کرد: «بورس امروز یک بازار مهمی است، البته مردم وقتی میخواهند در بورس وارد شوند همه سرمایه خود را نباید در بورس بیاورند، باید در حدی بیاوردند که فراز و نشیب بورس زندگی آنها را بهم نزند.»
این اظهارات رئیس دولت دوازدهم بلافاصله با واکنش شدید مردم و رسانه ها مواجه گردید. علت این انتقادات، چرخش 180 درجهای روحانی از سخنان خود در مرداد ماه سال گذشته بود.
16 مرداد 99 و تنها چند روز قبل از آغاز سقوط بورس وی صراحتاً گفته بود: «با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند».
اظهارات روحانی از آن جهت که در اوج حباب قیمتی بازار و تنها چند روز قبل از شروع ریزش تاریخی بورس تهران ایراد شد، زمینه زیان هنگفت میلیونها سهامدار را فراهم نمود.
بسیاری از مردم که با اعتماد به دعوت رئیسجمهور و تعدادی دیگر از مسئولان با پساندازهای خود راهی این بازار شده بودند، بیخبر از همه جا به خرید سهام از برخی مجموعههای حقوقی و اشخاص حقیقی پرداختند، ولی از آن روز تاکنون بازار هنوز نتوانسته است روند صعودی بلندمدت خود را پس بگیرد. بسیاری از سهام موجود در بازار بین 50 تا 70 درصد از ارزش خود را از دست دادند و در این بین اصل سرمایه گروه قابل توجهی از سهامداران خرد آب شد. یکی از رسانهها در همین زمینه با اشاره به اظهارات متعدد مقامات دولت روحانی در بورس نوشت: کمتر کسی فکر می کرد روزی رئیسجمهور کشور درخصوص آمار مشارکتکنندگان در عرضه اولیه بورس صحبتی کند و با افتخار آن را اعلام کند! یا کمتر کسی فکر میکرد رئیسجمهور بگوید همه چیزتان را به بورس بسپارید.
کمتر کسی فکر میکرد سیاستهای پولی کشور به جای کنترل تورم، به سمت حمایت از بازار سرمایه و هدایت نقدینگی به سمت بورس باشد.
کمتر کسی فکر میکرد، رئیس دفتر رئیسجمهور بنشیند و برای بازار تحلیل تکنیکال بکشد و کف مقاومت و حمایت برای بازار تعیین کند.
کمتر کسی فکر میکرد، رئیس سازمان بورس به دلیل جلوگیری از رشد بازار به دلیل نداشتن عمق و مخالفت با دولتمردان برکنار شود.
کمتر کسی فکر میکرد، وزیر اقتصاد با افتخار از جبران کسری بودجه دولت به میزان 320 هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه خبر بدهد.
کمتر کسی فکر میکرد، اختلاف وزیر اقتصاد و وزیر نفت باعث عمیقترین ریزش بازار سرمایه شود.
به گزارش کیهان، اما نکته جالب توجه در ماجرای بورس در سالهای 98 و 99، دخالتهای بیحد و اندازه دولت در بورس بود. جایی که مردم تا 70 درصد ضرر را تحمل کردند تا دولت بتواند تمام کسریهای خود را جبران کند. البته در این بین در صورتی که ورود مجلس و قوه قضائیه نبود، شاید بازار سرمایه همچنان در آتش میسوخت و مردم نیز باید در این میان میسوختند. اهالی بازار سرمایه در این آرزو هستند که روزی دولتمردان درباره بازار سرمایه صحبت نکنند و اقدامی انجام ندهند تا بازار از هیجان تخلیه شود و به روال عادی بازگردد.