به گزارش راه شلمچه، فرهاد دژپسند برای نخستینبار نقش بانک مرکزی را در سقوط تاریخی شاخص بازار سرمایه شفاف کرد. پیشتر این موضوع توسط کارشناسان مطرح و به انحای مختلف توسط مسؤولان بانک مرکزی توجیه شده بود. وزیر امور اقتصادی و دارایی ۲ اقدام بانک مرکزی در دوره عبدالناصر همتی مبنی بر افزایش بهره بانکی و افزایش سود بینبانکی را از اصلیترین عوامل ریزش تاریخی شاخص کل بازار سرمایه دانست.
بازار سرمایه روزهای شیرینی را در سال 98 و تا مردادماه سال 99 سپری میکرد به طوری که شاخص کل بازار سرمایه 2 میلیون واحد را پشت سر گذاشت، مردم برای دریافت کد بورسی در مقابل کارگزاریها صف بستند و همه جا صحبت از بازار سرمایه بود اما ناگهان این روند متوقف شد و دیگر از روزهای پایانی مرداد میتوان گفت شاهد ریزش شاخص کل بازار سرمایه هستیم؛ ریزشی که تا هماکنون نیز ادامه دارد. حالا دیگر شاخص کل به حدود یک میلیون واحد رسیده و هر روز هم شرایط بدتری پیدا میکند.
کارشناسان مسائل مختلفی را در ریزش شاخص کل بازار سرمایه مطرح میکنند اما اخیرا وزیر امور اقتصادی و دارایی پرده از نقش بانک مرکزی در این ریزشها برداشته است.
فرهاد دژپسند با اشاره به 3 دلیل اقتصادی درباره ریزش بازار سهام گفت: در ابتدای سال 99 نرخ سود بینبانکی حدود 9 درصد بود که در همان مقطع رشد بازار سهام آغاز شده است اما در اواخر خرداد به صورت ناگهانی نرخ سود بینبانکی تقریبا ۲ برابر شد و به حدود 18 تا 19 درصد رسید، این موضوع یک سیگنال منفی برای بازارهای مالی محسوب میشود و تنها محدود به اقتصاد ایران نیست.
وی افزود: سال 99 نهتنها نرخ سود بینبانکی تغییر کرد بلکه نرخ سود سپردههای یکساله از 15 درصد به 16 درصد افزایش یافت، از سوی دیگر با وجود آنکه تاکنون نرخ سود سپردههای ۲ ساله برای بانکها تعیین نشده بود، بانک مرکزی مجوز ایجاد سپردههای ۲ ساله با نرخ 18 درصد را صادر کرد.
دژپسند با بیان اینکه افزایش نرخ بینبانکی در فروش اوراق دولتی نیز تأثیر منفی شدیدی داشت، گفت: وقتی در بازار بینبانکی نرخ بهره 22 درصد باشد، هیچ بانکی حاضر نیست اوراق دولتی با نرخ حداکثر 20 درصد را خریداری کند، یعنی بانکها ترجیح میدهند با نرخهای بالاتر از نرخ اوراق به سایر بانکها پول قرض دهند اما اوراق دولتی را خریداری نکنند. به هر حال آنچه واضح است اینکه بازارهای مالی از جمله بورس بشدت نسبت به نرخ بهره حساس هستند و با کوچکترین تغییری سیگنال منفی یا مثبت دریافت میکنند.
این موارد بارها توسط کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار سرمایه مطرح شده بود، حتی اصلیترین منتقد کاندیداتوری همتی برای ریاستجمهوری همین سهامداران بازار سرمایه بودند اما تاکنون به چنین صراحتی یک مسؤول دولتی پرده از این اتفاقات برنداشته بود.
البته این اظهارات دژپسند نافی نقش دیگر ارکان دولت دوازدهم در ریزش تاریخی بازار سرمایه و نابودی سرمایههای مردم نیست. اختلافنظر شدید بین وزارت اقتصاد و وزیر نفت در ارائه سهام پالایشیها و ایضا نوسانات قیمت ارز هم در این اتفاق تاثیرگذار بوده است.
* فقط بانک مرکزی مقصر نبود
نحوه مواجهه دولتمردان با تحولات بازار سرمایه عامل مهم دیگری در شدت گرفتن رشد بورس و حبابی شدن بازار بود. بسیاری از دولتمردان با اقدامات و اظهارات مختلف، زمینه را برای حضور هر چه بیشتر مردم در بازار سرمایه و تشدید تبعات مخرب حبابی شدن بازار سرمایه فراهم کردند.
در رأس دولتمردانی که سیگنالهای رشد تضمینی شاخص کل به جامعه ارسال میکردند، حسن روحانی بود. رئیس دولت بارها با اظهارات خود، تلویحا پیام رشد شاخص و سودآوری بازار سرمایه را به جامعه ارسال و از این طریق، بسیاری از مردم را نسبت به کسب سود در بورس مطمئن کرد.
به عنوان مثال حسن روحانی اردیبهشت سال گذشته با اشاره به وضعیت بازار سرمایه گفت: شما اگر ناراحت هستید راهحلش این است در گوشتان پنبه بگذارید و این حرفهای خوب را نشنوید.
وی ادامه داد: بورس ما خوب شده، عصبانی میشوند و میگویند در همه دنیا بورس به هم ریخته، چرا بورس ایران خوب است؟ این به خاطر تلاش همه شرکتها و فعالان اقتصادی و خوشبختانه عرضه کردن سهام شرکتهایی است که شرکتهای بزرگ هستند.
روحانی در اظهار نظر دیگری که بسیار جنجالبرانگیز شد، از مردم خواست همه چیز را به بورس بسپارند. وی پنجشنبه 16 مرداد 99 درست یک هفته پیش از آغاز سقوط تاریخی بازار سرمایه گفت: با شرایطی که بورس دارد، صندوقهای ما میتواند فعالتر شود. بخش دولتی بتدریج بعد از سرمایهگذاری و به ثمر رساندن باید کمکم کنار برود و صاحب سهام باشد و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخشتر است. روحانی گفت: با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.
* ترکیدن حباب بورس و متضرر شدن سهامداران حقیقی
رشد شاخص بورس در پی تجدید ارزیابیها از یک سو و تشویق دولتمردان به حضور مردم در بازار سرمایه از سوی دیگر، بخش قابل توجهی از مردم را مجاب به سرمایهگذاری در بورس کرد. در چنین شرایطی ورود حجم عظیمی از نقدینگی مردم به بازار سرمایه، عامل دیگری برای رشد شدید قیمت نمادهای بورسی شد. در نهایت رشد شاخص کل تا اواخر مردادماه سال 99 ادامه یافت و پیش از آنکه شاخص کل به ارتفاع 2 میلیون و 100 هزار واحد برسد، سقوط سهمگین خود را آغاز کرد تا جایی که در ماههای پایانی سال گذشته رقم شاخص کل به کانال یک میلیون و 100 هزار واحد هم سقوط کرد. افت شدید شاخص کل بازار سرمایه اما موجی از اعتراضات سهامداران حقیقی را در پی داشت که با اعتماد به اظهارات دولتمردان، سرمایه خود را به بورس آورده بودند.
* سود دولت و زیان مردم
در حالی که بسیاری از سهامداران حقیقی شاهد نابودی سرمایه خود در بازار سرمایه بودند، دولت از ورود مردم به این بازار سود بسیار خوبی کسب کرد. صندوق پالایشی یکم که دولت در تابستان به سهامداران فروخت به زیاندهی رسید اما دولت نقدینگی عظیمی نصیب خود کرد. طبق آمارهای رسمی، درآمد دولت از محل فروش صندوقهای سرمایهگذاری موسوم به ETF حدود 35 هزار میلیارد تومان و مالیات حاصل از نقل و انتقال سهام حدود 17 هزار میلیارد تومان اعلام شده است. در واقع دولت با دعوت مردم به بورس و تحمیل زیان به آنها، بخش قابل توجهی از کسری بودجه خود را جبران کرد.
منبع؛ وطن امروز