به گزارش راه شلمچه، در آموزههای دینی اسلام، توجه ویژهای به رفتارهای اخلاقی در تعاملات اجتماعی میان مردان و زنان شده است. یکی از موضوعاتی که در روایات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته، مسئله ارتباط و شوخی با نامحرم است. در بسیاری از احادیث، مسلمانان از انجام شوخی با افراد نامحرم نهی شدهاند و برای این رفتار، عواقب معنوی و دنیوی ذکر شده است.
در این راستا، حدیثی از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده که نهتنها شوخی با زنان نامحرم را نهی کرده، بلکه به عواقب سخت آن اشاره دارد. در ادامه اعتبار سندی این روایت بررسی شده و همچنین به محتوای آن در تطابق با دیگر روایات اشاره میشود.
1. بررسی اعتبار روایت
در منابع، حدیثی از پیامبر(ص) بیان شده است که در آن از شوخی مردان با زنان نهی و برای آن عذابی دردناک وعده داده شده است.
متن این حدیث چنین است: «مَنْ فَاکَهَ امْرَأَهً لَا یَمْلِکُهَا حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَهٍ کَلَّمَهَا فِی الدُّنْیَا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛ هرکس با زنی نامحرم شوخی کند برای هر کلمه که با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی میکنند.»
این روایت ادامهای نیز دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است: «وَ الْمَرْأَهُ إِذَا طَاوَعَتِ الرَّجُلَ فَالْتَزَمَهَا حَرَاماً أَوْ قَبَّلَهَا أَوْ بَاشَرَهَا حَرَاماً أَوْ فَاکَهَهَا وَ أَصَابَ مِنْهَا فَاحِشَهً فَعَلَیْهَا مِنَ الْوِزْرِ مَا عَلَی الرَّجُلِ فَإِنْ غَلَبَهَا عَلَی نَفْسِهَا کَانَ عَلَی الرَّجُلِ وِزْرُهَا؛ و آن زن اگر با رضایت، خود را در اختیار مرد قرار دهد و مرد او را در آغوش گیرد یا ببوسد یا تماسی برقرار سازد یا با وی بخندد و منجر به عمل خلاف شود، این زن هم مثل مرد گناهکار است و عذابش مثل اوست. ولی اگر زن راضی نبوده و مرد به زور مرتکب این عمل زشت شد، گناه هر دو بر گردن مرد خواهد بود.» این حدیث در کتاب ثواب الاعمال شیخ صدوق(1) و أعلام الدین دیلمی(2) نقل شده است.
با بررسی به عملآمده، این روایت از جهت سندی، به دلیل ناشناخته بودن برخی راویان، ضعیف ارزیابی میشود؛ اما با توجه به اینکه در احادیث دیگری که در مورد نحوه ارتباط با نامحرم و همچنین نهی از شوخی با او وجود دارد، این روایت از جهت محتوا قابل قبول و پذیرش است. برخی از این روایات در بخش بعدی بیان خواهند شد.
2. نهی از شوخی با نامحرم
در احادیثی، از شوخی با نامحرم نهی شده است. این روایات بیان کننده این هستند که هرگونه شوخی با نامحرم اثرات معنوی منفی برای فرد خواهد داشت. در روایتی چنین نقل شده است: «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، قَالَ: کُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَهً کُنْتُ أُعَلِّمُهَا الْقُرْآنَ، قَالَ، فَمَازَحْتُهَا بِشَیْءٍ، قَالَ، فَقَدِمْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ(ع)، فَقَالَ لِی: یَا أَبَا بَصِیرٍ أَیَّ شَیْءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ قَالَ قُلْتُ بِیَدِی هَکَذَا، وَ غَطَّی وَجْهَهُ، قَالَ، فَقَالَ لِی لَا تَعُودَنَّ إِلَیْهَا؛(3)
ابو بصیر، از اصحاب امام باقر(ع) میگوید: من به زنی تعلیم قرآن میکردم، روزی اندکی با او شوخی زبانی کرده و جملهای مزاحآمیز گفتم. پس از مدتی، حضور امام باقر(ع) شرفیاب شدم بهمحض اینکه مرا دید فرمود: أبوبصیر! به آن زن چه گفتی؟ من از شدت شرم و حیا صورتم را پوشاندم فرمود: دیگر این کار را تکرار نکن.»
این روایت که از جهت سندی، صحیح است، بیانگر این است که شوخی با نامحرم حتی در حد یک جمله، کاری غلط بوده و مورد نهی اهلبیت(ع) است.
علاوهبر این، در فرهنگ اهلبیت(ع) مکالمه غیرضروری دو نامحرم (که قطعاً شوخی نیز جزء این موارد است) نهی و غیراخلاقی دانسته شده است. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که: «نَهَی أَنْ تَتَکَلَّمَ الْمَرْأَهُ عِنْدَ غَیْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ مِنْهَا أَکْثَرَ مِنْ خَمْسِ کَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه؛(4) رسول خدا فرمان داده بود که زن مسلمان با مردان نامحرم بیش از پنج کلمه– که آنهم در موضوعات ضروری باشد- سخن نگوید.» در حدیثی از امیرالمؤمنین(ع)بیان شده که: «مُحَادَثَهَ النِّسَاءِ تَدْعُو إِلَی الْبَلَاءِ وَ تُزِیغُ الْقُلُوبَ وَ الرَّمْقَ لَهُنَّ یَخْطَفُ نُورَ أَبْصَارِ الْقُلُوبِ وَ لَمْحَ الْعُیُونِ مَصَائِدُ الشَّیْطَان؛(5)
گفتوگو با زنان نامحرم سبب نزول بلا خواهد شد و دلها را منحرف میسازد؛ و پیوسته به زنان چشم دوختن، نور دیده دلها را خـاموش میگرداند و همچنین با گوشه چـشم بـه زنـان نگاه کردن از حیلهها و دامهای شیطان است.»
علاوه بر این، در آیه 32 سوره احزاب نیز به زنان پیامبر(ص) خطاب شده که: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفًا؛بهگونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.»
این آیه نیز بیانگر نحوه صحیح صحبت کردن زنان با مردان است و اینکه نباید صحبت آنها به نوعی باشد که موجب تحریک و طمع مردان شود؛ بنابراین این آیه نیز میتواند شامل شوخی زن و مرد با یکدیگر شود.
برخیها از حدیث موردبحث (مَنْ فَاکَهَ امْرَأَهً هر کس با زنی نامحرم شوخی کند) چنین برداشت کردهاند که خطاب این روایت، فقط مردان هستند و زنان، مورد خطاب این حدیث نیستند.
باید توضیح داد که اولاً خطاب این روایت، هم مرد و هم زن نامحرم است و دلیل آن نیز ادامه روایت است. بیان شد که در ادامه روایت، نبی گرامی اسلام میفرمایند: «اگر زن، این عمل مرد را تصدیق کند او هم مثل مرد گناهکار است و عذابش مثل اوست؛»
بنابراین، هم مرد و هم زن در این گناه مشترک هستند. علاوهبر اینکه در روایاتی بیان شد که اهلبیت(ع) زنان را نیز مورد خطاب قرار داده و از صحبت بدون ضرورت و هوسانگیز با مردان نهی کردهاند؛ بنابراین، ناپسندبودن شوخی فقط برای مرد نیست و برای زن نیز اشکال دارد.
همچنین متأسفانه برخی تصور میکنند که نامحرم فقط شامل نامحرم غریبه است و شوخی با نامحرمی که فامیل و آشنا است اشکالی ندارد. پاسخ این مطالب نیز قابل برداشت از خود روایت است. در ابتدای حدیث مورد بحث بیان شده که «مَنْ فَاکَهَ امْرَأَهً لَا یَمْلِکُهَا هر کس با زنی که مالکش نیست (یعنی نامحرم) شوخی کند» بنابراین «نامحرم»، عام است و شامل هر نوع نامحرمی میشود.
در پایان باید اشاره کرد که اسلام با شوخی مخالف نیست و در احادیثی حتی امر به این کار شده(۶) و حتی در روایات نقل شده که اهلبیت(ع) نیز شوخیهایی داشتهاند،(۷) اما باید این شوخیها در چارچوب شرع و اخلاق باشد.
نتیجه
با توجه به بررسیهای انجام شده، میتوان گفت که روایت نهی از شوخی با نامحرم، بهویژه در متنی که از پیامبر نقل شده، گرچه از نظر سندی، برخی ضعفها را دارد، اما از لحاظ محتوایی با دیگر احادیث و آموزههای اسلامی همخوانی داشته و قابلپذیرش است.
علاوه بر این، بسیاری از روایات دیگر نیز بر ضرورت پرهیز از شوخی با نامحرم تأکید کردهاند که نشان دهنده توجه ویژه به اخلاق در تعاملات میان زن و مرد است؛ بنابراین، اسلام درحالی که هیچگونه مخالفتی با شوخیهای حلال ندارد، بر لزوم حفظ حدود شرعی و اخلاقی در تعاملات تأکید میکند.
پینوشتها:
1. إبن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال، محقق / مصحح: ندارد، قم: دارالشریف الرضی للنشر، 1406 ق، ص 284.
2. دیلمى، حسن بن محمد، أعلام الدین فی صفات المؤمنین، محقق / مصحح: مؤسسه آل البیت، قم: مؤسسه آل البیت ، 1408 ق، ص 414.
3. کشی، رجال الکشی (إختیار معرفه الرجال)، محقق / مصحح: رجایى، مهدى، قم: مؤسسه آل البیت ، 1363 ش، ص 173، ح 295.
4. إبن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفارى، علیاکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی قم، 1413 ق، ج4، ص 6، ح 4968.
5. إبن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، علیاکبر، قم: جامعه مدرسین، 1363 ق، ص 149.
۶ و ۷. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق، ج2، ص 663، ح 1 و 3.
* علی انجمشعاع