به گزارش راه شلمچه، با حضور دکتر محمدصادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران و به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست که با موضوع چیستی مذاکره، مذاکره مطلوب، اهداف مذاکره و شرایط مذاکره در وضعیت حال کشور و مذاکرات در حوزه هسته ای از سال ۹۲ تا حال و ترسیم چشم انداز آن در آینده برگزار شد ، دکتر کوشکی در تبیین مفهوم مذاکره گفت :
"مذاکره" از سال ۹۲ توسط برخی افراد تبدیل به کلید واژه شده است، و سعی دارند هر رخدادی در کشور را ، چه با ربط و چه بی ربط ، با آن نسبت سنجی کنند و از تاثیر آن بر مذاکرات سخن بگویند.
وی افزود : برخی چنان از مذاکره حرف می زنند که گویی کاشف مذاکره هستند و قبل از آن ها چیزی بنام مذاکره وجود نداشته است. ایشان تصریح کردند که : این افراد مشخص کردند که نه تنها معنای مذاکره ی مطلوب را نمی دانند بلکه خود مذاکره برایشان هدف است و این شاید جاهلانه ترین برداشت از مفهوم مذاکره باشد!
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد : فکر نمی کنم کسی در جهان وجود داشته باشد که نگاهش به مذاکره مانند نگاه این افراد که از سال ۹۲ تا اکنون بدنبال آن هستند ، باشد. حتی یاسر عرفات، گروه ابومازن و سایر سازشگران فلسطینی بعد از ۱۵ سال مقدس دانستن نفسِ مذاکره، به بی ثمری و زیان باری این روش پی برده و به آن پایان دادند.
دکتر محمدصادق کوشکی با بیان اینکه مذاکره، اتفاقی به قدمت تاریخ بشر و روشی برای حفظ امنیت و منافع ملی است؛ که ممکن است بی تاثیر، مفید یا حتی مضر باشد ، افزود : مذاکره وقتی مطلوب است که منجر به تثبیت امنیت و منافع ملی و حفاظت و توسعه آنها بشود. پس شرط مطلوب بودن مذاکره، مثمر بودن آن است، آن هم ثمره ای که قابل توجه باشد.
دوگانه ی مذاکره یا جنگ، بسیار پوپولیستی و عوام فریبانه است. حتی جنگ در شرایطی میتواند مطلوب باشد و مذاکره، نامطلوب. مقدس کردن مفهوم مذاکره و درست دانستن همیشگی آن و مطرح کردن آن در تقابل با جنگ، نگاهی بسیار کاریکاتوری و غیر واقعی است. وگرنه در حال حاضر چرا تمامی کشورهای مهم مجهز به ارتش و سلاح های پیشرفته هستند و چرا نمی گویند تا مذاکره هست چرا جنگ؟
در چه شرایطی مذاکره میتواند مثمر ثمر باشد؟
شرط اول: دو طرف قدرت متوازن داشته باشند. در غیر این صورت به تحمیل منجر می شود. اگر مذاکره برد برد بود و همه چیز عادلانه تقسیم می شد، کسب و افزایش قدرت بی معنا بود. جهان بر اساس قدرت اداره می شود.
چرا کشور هایی مثل هند و ژاپن یا آلمان سالهاست تلاش میکنند وارد شورای امنیت شوند ولی نمی توانند؟ چون قدرت ندارند و 5 عضو اصلی اجازه اینکار را نمی دهند . چرا فقط ۵ کشور در شورای امنیت، حق وتو دارند؟ چون برای ورود به آن، قدرت بالایی لازم است. و جهان جهان قدرت هست.
پس اولین شرط مذاکره برای اینکه منافع عادلانه تقسیم بشود، نه ظالمانه، توازن قدرت است(هر قدر موازنه به هم بخورد، منفعت هم به هم میخورد).
حال آیا ما در برجام در موازنه قدرت هستیم؟! خیر. اقتصاد ما شبیه اقتصاد امریکاست؟ یا تسلیحات و نیروی نظامی ما هم رده با امریکا؟ آمریکا، رأس نظام استکبار است و ما با آن ها در موازنه قدرت نیستیم ، حال اگر شرکای اروپایی هم به آمریکا اضافه شود قدرتشان به گونهای است که میتوانند بدون دادن امتیاز، از ما امتیاز بگیرند.
دومین شرط مذاکره، بحث زبان مشترک در مذاکره است ، در واقع زمینههای مشترک. یعنی دو طرف، مصمم به توافق باشند، پس
شرط سوم، ضمانتِ اجرا است. هر توافقی بدون ضمانتِ اجرا، یک امر بی حاصل است؛ یک نوع وقتکُشی است.
برجام، ضمانت اجرایی برای طرف ایران ندارد.برجام متن حقوقی نیست. امضا نشده ، توافق نامه نیست.
چرا به برجام میگویند «برنامه جامع اقدام مشترک»؟ چون اصلا امضایی پای این متن نشده است و حتی اگر اقایان امضا هم میکردند هیچ ضمانتی نداشت . چون طرف ایرانی در برجام هیچ ضمانتی ندارد.
ضمانت اجرا، حُکم حَکمیست که در صورت بروز تعارض در توافقات مذاکره، طرفین بتوانند شکایت خود را به ان حَکم تسلیم کنند. اما وقتی از آقاي ظریف میپرسند: ضمانت اجرای برجام چیست؟ جواب میدهد« افکار عمومی جهان»!
یعنی اگر امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین به تعهداتشان عمل نکردند، افکار عمومی جهان این کشور های را وادار به انجام تعهداتشان میکند!!!
همین یک جمله که "ضمانت نامه برجام، افکار عمومی جهان است" برای رسوایی این افراد کافی است
این سه شرط در مذاکره موفق در شرایط فعلیِ ایران و آمریکا وجود ندارد. از بعد از انقلاب هم نبوده ؛ به همین خاطر ما از بعد از انقلاب هر بار با آمریکاییها مذاکره کردیم آنها امتیاز گرفتند و ما امتیاز دادیم! در مذاکرات الجزایر امریکایی، مذاکرات مرحوم هاشمی بر سر جاسوسان در دهه 80 - که تلخی این مورد به شدتی بود که آقای هاشمی در خاطراتش یادکردند، در این قضیه هیچ اورده ای نصیب ما نشد! - و در قضیه «مک فارلین» -که حتی طرف آمریکایی کلاه سرمان گذاشت -.
حالا همین اقایان با آن سابقه دوباره میخواهند مذاکره کنند! برجام و توفقات ژنو هم که قله افتخارات این دوستان بود و ما دیدیم که اعلام کردند ما 3 بر1 بر امریکا برنده شدیم. که تاریخ قضاوت خواهد کرد در این ترکمان چای جدید و در این عهدنامه ننگین گلستان جدید چه کسی برنده شد و چه کسی باخت ؟
همین تیم یعنی اقایان روحانی، ظریف و سیروس ناصری با طارق عزیز و نمایندگان صدام ، بر سر صلح با رژیم صدام ، 2 سال تمام در سازمان ملل مذاکره کردند و به هیچ نتیجه ای نرسیدند .
دوستانی که سال 67 دو سال با طرف عراقی مذاکره کردند باید به مردم پاسخ بدهند که شما که عرضه نداشتید در دو سال مذاکره با صدام و طارق عزیز که با وساطت سازمان ملل هم بود به نتیجه ای برسید و از صدام حتی یک امتیاز هم نتوانستید بگیرید ؛ چطور با 5+1 مذاکره کردید و از آن ها امتیاز گرفتید و ما 3 شدیم و طرف 5+1 ، 1 ؟
بزرگ شما که اقای هاشمی بود در قضیه ازادی جاسوسان غربی در لبنان خودش میگوید شکست خوردیم و جورج بوش وقتی به خواسته هایش رسید جواب تلفن ما را هم نداد. حالا شما که شاگرد اقای هاشمی هستید میگویید رفتیم از 5+1 امتیاز گرفتیم ؟
ضمانت اجرا ، اراده و زبان مشترک طرفین برای توافق و توازن قدرت، سه اصل قطعی موفقیت مذاکرات است که هیچ کدامش در مذاکرات ژنو و مذاکراتِ منجر به برجام نبود!
ما دیدیم متنی را که خانم وندی شرمن(معاون وقت وزیر امور خارجه امریکا) دو هفته قبل از این که توافقات ژنو نهایی بشود ، خواند (که البته توافق نهایی هم به قول اقای عراقچی « non paper » و شفاهی بود یعنی هیچ ارزشی عملیاتی برای ایران نداشت و نمی توانستیم به آن استناد کنیم ) و جالب اینکه مفاد توافق ژنو زمانی که بیان میشود دقیقا همانی است که خانم وندی شرمن دوهفته قبل از توافق گفت که ما از ایران میخواهیم این کار ها را اجرا کند ؛ اما در مقابل 5+1 قرار است چه کار کند؟
5+1 قرار نیست کاری انجام دهد، چرا ؟ چون ایران میخواهد به جامعه جهانی برگردد. ایران میخواهد به دامن کدخدا برگردد. دقیقا دستوراتی که آمریکایی ها طی توافق ژنو به آقای عراقچی دیکته کردند، به عنوان توافق ژنو اعلام شد..!
و اما در مسئله توافق برجام :
برای مثال ؛ سرِ واژهی تعلیق یا لغو، آقای ظریف نشان داد هنوز هم حوصله نکردند متن برجام را بخوانند. چون اصل را بر این قرار داده بودند که مجبورند هر چه آمریکا و ائتلافِ همراهش بخواهند را بپذیرند؛ پس نیازی به خواندن ندارند!
البته که آقای ظریف کار های مهم تری دارد، باید با کری قدم بزند ، لبخند بزند، با خانم کاترین اشتون عکس بگیرد..
متن را بخواند که چه شود؟ متنی که دیکته شده و صرفا آن را نوشته اند..!! دوستان میگویند ما با خشم خودکار پرت کردیم، چون داشتید مینوشتید و بعد هم دوباره با خشم خودکارتان را برداشتید و نوشتید!!!
در مقدمه ی برجام نوشته شده : برجام داوطلبانه است برای 5+1 ؛ چون ضمانت اجرا ندارد!! هر زمان که خواستند میتوانند اجرا کنند یا اجرا نکنند. هیچ ضمانت اجرای حقوقی ندارد ! حتی در متنی که وزارت خارجه منتشر کرده بود کلمه داوطلبانه امده بود.
طرف ایرانی در برجام ضمانتش چیست؟ قطع نامه 2541، مکانیزم ماشه ، از آن طرف 5+1 ضمانت اجرایش چیست؟
«افکار عمومی جهان»! این یعنی عملا ضمانت اجرا ندارد. به همین دلیل وقتی آمریکا به تعهداتش در برجام عمل نمیکرد، آقای عراقچی مجبور شد بگوید این عمل با روحِ برجام مغایرت دارد ، چون با متن آن مغایرت نداشت!! چون در مقدمه ذکرشده بود اجرای برجام داوطلبانه است.
دوستان میگویند تمام شد تحریم ها! ولی در اصل فریز شدند تا زمانی که مکانیزم ماشه فعال بشود و در عین حال به مخالفان برجام میگویند شما سواد ندارید ، بی سواد ها....!
وقتی با حامیان برجام صحبت میکردیم و میگفتند یا جنگ یا برجام معلوم شد اینها معنی نابودی و جنگ را هم نمیدانند. زمانی که بچه های 12 ساله ما در اوج گرما میرفتند جنگ، اقایان در طول 8 سال یکبار اهواز نرفته اند ولی برای ما از جنگ حرف میزند.
عمق وطن پرستی شما را در دوران جنگ دیدیم که حتی نرفتید عکس یادگاری با پل اهواز بگیرید؛ بعد برای ما از دوگانه جنگ یا برجام حرف میزنید؟
بله شما و امثال شما باید از جنگ بترسید، باید از خفت ترس از جنگ زندگی کنید و با ذلتش بمیرید.
الان هم دوباره آقایان اسم مذاکره را می برند اما باید جواب بدهند که کدام از این سه شرط مذاکره محقق می شود ؟
ایا ما با امریکا به توازن قدرت رسیدیم؟ ایا طرف امریکایی اراده توافق دارد؟ ایا ضمانت اجرا داریم یا دوباره قرار است آن ها دیکته بگویند و ما اجرا کنیم؟ آیا دوباره قرار است توافق شفاهی باشد؟
تاریخ قضاوت میکند که امیر کبیر خائن بود یا میرزا آقا خان نوری.. میرزا اقاخان نوری با وقاحت تمام خودش را ناجی ایران میدانست و امیرکبیر را عامل مخاصمه و نزاع ایران و انگلستان . بعدها تاریخ روشن کرد که چه کسی به مملکت خودش خدمت کرد؟
حالا الان شاید دوستان رسانه دست شان باشد و جنگ روانی راه بیندازند و بخواهند مردم را مثل خودشان احمق فرض کنند و شعار بدهند، غبار ایجاد بکنند و مردم را به سمت خودشان جذب بکنند ولی با گذشت زمان، تاریخ مشخص خواهد کرد که امثال امیر کبیر ها تن به برجام میدادند یا امثال میرزا اقاخان نوری، قوام السلطه ها ، وثوق الدوله ها؟
اگر امروز امیرکبیر بود، نه تنها برجام، نه تنها توافق ژنو و نه تنها ننگ این ذلت را نمی پذیرفت ، بلکه
۱. پروتکل الحاقی را لغو میکرد
۲. هیچ کدام از بازرسانِ جاسوسِ آژانس را راه نمی داد مگر بر اساس NPT آن هم با محدودیت،
۳.از همین امروز غنی سازیِ ۲۰ درصد را شروع می کرد.
۴.و فشاری به طرف اروپایی و آمریکایی می آورد که آن ها مجبور به غلط کردن شوند..!
امیرکبیر در سه سالی که امیر بود کاری کرد که سفارت خانه روس و انگلیس تخته شد در ایران، نوکران این سفارت خانه ها به گدایی افتادند، و تلاش کرد عزت ایران را بالا ببرد. از طریق مذاکره این کار را نکرد بلکه از طریق اعمال قدرت اقدام کرد .
در روزگار امروز ما امیرکبیر فراوان داریم، حتی بهتر از امیرکبیر هم داریم. ما شهدایی را داریم که هرکدام هزار امیرکبیر بودند. اینکه چه شده است که امثال امیرکبیر ها، جاهل و نادان شده اند و به جهنم حواله می شوند و امثال میزرا آقاخان نوری ها، میرزا آقاسی ها و وثوق الدوله ها خودشان را منجی ملت ایران نشان می دهند؛ مصداق آیه ی «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ» است. باطل همچون کف روی آبی است که از بین می رود. اما تاریخ قضاوت خواهد کرد. در آینده ی نزدیک، لعنت، ننگ و نفرین نثار کسانی خواهد شد که ذلت برجام را به ملت عزیز ایران تحمیل کردند. کشور را با ذلت برجام سال ها به عقب باز گرداندند فقط به این خاطر که مبنای فکری اقایان روحانی و تیمشان این است که شأن ما، شأن عربستان است. حد و اندازه ما در حد عربستان یا مالزی است.
دوستان عزیز! ممکن است که شما دوست داشته باشید که گاو شیرده آمریکا باشید، البته که بیشتر از گاو شیری به آمریکا منفعت رسانده اید. اما این را بدانید که ملت عزیز ایران هیچ گاه اجازه نخواهد داد که آمریکا در خواب و خیالش هم جسارتی را که به سعودی ها کرد به ملت ایران روا دارد. وان شاء الله با کم شدن سایه شما از سر ما کشور ایران با جوانانش باز عذت را به ایران برمیگرداند.و اینده عزیزی را رقم خواهد زد که اصولا به مخیله تنگ و تاریک شما خطور نمیکند.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته .
سوال : تفکر و نوع نگاه این افراد چیست و ایا در مورد امنیت و منافع ملی حداقل مطابق عقلانیت مادی عمل می کنند؟
پاسخ استاد: ببینید اگر این دوستان سکولار هم بودند و وطن پرست هم بودند این کار را انجام نمیداند. اتفاقا ما الان در دنیا کشور هایی داریم که سکولار هستند ولی دنبال اقتدارند. اتفاقا ای کاش این افراد لامذهب بودند ، سکولار بودند اما به اندازه ای که در دنیا عرف امنیت ملی هست این پدیده را میفهمیدند. اصلا هیچ درکی از منافع و امنیت ملی افراد ندارند. چرا هند دنبال پرتاب ماهواره رفته درحالی که هنوز میلیون ها نفر در هند در خیابان ها میخوابند. هند در اخرین پرتاب موشک ماهواره برش 19 ماهواره به فضا فرستاد . مگر هند یک کشور سکولار نیست؟ ولی دنبال اقتدار است. ژاپن که تا 50 سال بعد از جنگ جهانی دوم از فشار امریکا از قدرت نظامی محروم بود، الان که این فشار کمتر شده، ژاپن تا 30٪ GNP اش را خرج میلیتاریسم(نظامی گری) میکند. چون میخواهد عقب ماندگی تسلیحاتی اش را جبران کند. این کشور ها بر اساس « rationality»(عقل مادی) عمل میکنند،
ولی دوستان ما نگاهشان برخلاف این عقلانیت سیاسی جهانی هست و نگاهشان به شدت کاریکاتوری هست.اصلا واقع گرا نیستند. اگر شما بخواهید براساس نگاه رئالیستی(واقع گرایانه) به جهان نگاه کنید، میبینید حتی کشور های ضعیف دنبال قدرت هستند. اردن دنبال غنی سازی هست. اردنی که در پایتختش هفته ای هر محله دوساعت اب لوله کشی دارد. اگر دوستان میخواستند سکولار عمل کنند حتی یک قدم هم از توانمندی هسته ای عقب نشینی نمیکردند. این فقط مرعوبیت و ترس هست. فقط بی شخصیتی و حقارت و حقارت بینی هست. دوستان حقیرند، فکر میکنند ملت ایران هم مثل خودشان است . در سخنان اقای روحانی جستجو کنید که میگویند «حد ما حد عربستان است »! مفهوم در سیاق عبارت پیداست. در بهترین حالت میگویند «حد ما مالزی است!!! » قله و الگو شان مالزی است. مالزی جایگاهش در قدرت جهانی کجاست؟ دوستان نگاهشان نه علمی است، نه واقعگرایانه، نه سکولار است، نگاه مرعوب است.
یک جمله حضرت امام دارند: ممکن است از دست محمدرضا پهلوی راحت شده باشیم اما از دست کسانی که مرعوب شرق و غرب هستند به این سادگی ها نجات پیدا نخواهیم کرد. نگاهشان نگاه دولت مردان قاجاریست، میزرا آقاخان، وثوق الدوله . حدشان همین قدر است نگاه قاجاری دارند.
سوال: اگر الان بخواهیم از برجام خروج کنیم برای ما هزینه ندارد؟
برجام اصلا الان دیگر وجود خارجی ندارد. یعنی ما تعهداتی به طرف خارجی دادیم و همه را هم عمل کردیم. اورانیوم غنی داشتیم که رقیق کردیم. سانتریفیوژ هایمان را غیر قابل مصرف کردیم و از حدود 6000دستگاه 1000دستگاه الان موجود هست. دانه دانه این سانتریفیوژ ها را بچه های دانشمند ما با خون جگر کاشته بودند. اراک که سرنوشتش را همه میدانیم. دوستان اراک را با یک فنداسیون اشتباه گرفتند و داخلش بتن ریختند و گفتند امریکا و چین و اروپا قول دادند که اراک را برای ما بازطراحی کنند. اقایان صالحی و عراقچی ! کسانی که این حرف را زدند هیچ کدام به قولشان عمل نکردند. معلوم است که عمل نمیکنند چون ضمانت اجرا نداشته است. چه قولی ؟ کو؟ آن عبارت ها هنوز در فضای مجازی و گزارشات هست. این ها را باید بگذاریم و بعد بگوییم اقای صالحی مگر شما نگفتید که این ها قول دادند. کو؟؟؟؟؟
برجام یعنی اینکه ما به دست خودمان توان هسته ای را تعطیل میکردیم که اتفاق افتاد و تمام شد. جمله ای که اوباما در هنگام خروج از کاخ سفید به ترامپ گفت: ما موفقیتمان در برجام در این بود که بدون شلیک یک تیر کلت ایرانیان را وادار کردیم با دست خودشان تمام توان هسته ای خودشان را نابود کنند. راست می گفت. برجام تمام شد ان لحظه، یعنی انها به مطالبلشان رسیدند، از سال 92 برگشتیم به قبل از سال های 82-83 در توان هسته ای. الان از برجام فقط یک چیز مانده، اینکه روی ما سنگین ترین نظام بازرسی جهانی اعمال میشود. که یکی از دستاورد هایش، ترور اقای فخری زاده است. و ننگ اور ترین اتفاقاتی که رخ داده است. دوستان باید بیایند و بیان کنند تا مردم بدانند که چرا بعضی از دانشمندان هسته ای ما را برای بازرسی به اتریش بردند؟ اگر دروغ است بیایند و تکذیب کنند که اژانس نخواسته است ما دانشمندانمان را بفرستیم وین... هانس ویلیکس مدیر تیم بازرسی از عراق ،خاطراتش چاپ شده و این جملاتش تاریخی ماند: ک جاسوسانی که از اروپا وامریکا میایند برای بازرسی کشورهایی مثل ایران و عراق در بهترین حالت جاسوس امریکایی هستند و در بدترین حالت جاسوس رژیم صهیونیستی!!!!
و این موضوع برای ما ده ها بار ثابت شد. محرمانه ترین اسناد و مدارک و نکاتی که ار بازجویی اساتید ما به دست اوردند در روزنامه های اسرایئلی و انگلیسی چاپ می شد. بازرسان در روز تعطیل وارد اتاق بعضی از اساتید ما شدند و اتاق های این افراد را جستجو کردند. بیایند بگویند که در دانشگاه علم و صنعت چه اتفاقی افتاد؟ یعنی هیچ بازجویی نبوده؟ بازجویی یعنی چه ؟ ایا کشور های دیگر اجازه میدهند با دانشمندان هسته ای شان مصاحبه بشود که این دوستان حرف از بازجویی میزنند؟؟؟؟!!!!!!
اقایان ظریف و عراقچی و صالحی، میتوانید بگویید کدام یکی از این بازرسان اژانس، جاسوس نیستند؟ وقتی هر سندی که به ایشان نشان داده شد بعدا به دست سرویس های امنیتی امریکا و اسرایئل و اروپا افتاد. نکند فکر میکنید اقای فخری زاده را به طور تصادفی شناختند. در ایران کسی فخری زاده را نمیشناخت اما نخست وزیر سابق اسرايئل اولمرت میگوید من فخری زاده را بهتر از خودش میشناسم.
خسارت برجام، خسارت محض هست. مادامی که این بازرسی های بی سابقه در جهان در مورد ما اعمال میشود ، ما امنیت ملی نداریم. منافع ملی معنایی ندارد. بعضی از این بازرسان آن قدر علنی جاسوسی کردند ک ما بازداشت شان کردیم. و نتیجه ی این تخطی ها و جاسوسی ها، انفجار نطنز می شود..
با آن مکانیسم ماشه ای که دوستان در برجام طراحی کرده اند، حتی این امکان نیز وجود دارد که انگلستان، فرانسه و آلمان، درخواست کنند که مکانیسم ماشه علیه ایران اجرا شود. با اجرای مکانیسم ماشه، شش قطعنامه ی شورای امنیت علیه ما اجرا می شود. اما ما تا کی باید پای برجام بمانیم؟ تا قیامت جاسوسان در کشورها حضور داشته باشند؟ که با وجود آنها، هیچ گونه امکانات هسته ای نخواهیم داشت. جاسوسانی که سرزده می توانند از هرجا بازرسی کنند. جاسوسانی که دولت آقای روحانی را مجبور کردند که از برخی پادگان های ممنوعه ی ما بازرسی کنند، که البته این کار را نیز انجام دادند.
پس ما نباید هرگز از برجام خارج شویم، چون زیر فشار هستیم و با خروج ما مکانیسم ماشه اجرا می شود؟ تا قیامت که نمی توانیم پایبند برجام باشیم. و پایبندی به برجام بدین معنی است که صنعت هسته ای را به طور کلی کنار بگذاریم. مشکل اصلی این است که ما از ترس مرگ، خودکشی کنیم.
با خروج ایران از برجام هم اگر مکانیسم ماشه و شش قطعنامه علیه ما ایجاد شود، چه تحریمی را می خواهند بر ما اضافه کنند؟ چه چیزی را می خواهند تحریم کنند که در وضعیت فعلی تحریم نشده ایم؟
اگر هم تحریم تسلیحاتی را علیه اعمال کنند، مگر میزان واردات و صادرات تسلیحاتی ما به چه میزان است؟ اگر هم تسلیحاتی هم صادر کنیم، پول آنها را از کجا میتوانیم دریافت کنیم؟ اگر صدا و سیما اجازه می داد که واقعیت های برجام گفته شود، هیچ ایرانی با شرافتی برجام را تایید نمی کرد ولو اینکه مسلمان هم نباشد. اگر دولتمردان به دنبال مذاکره با بایدن باشند و به او چراغ سبز نشان دهند، بی شک آن ها به دنبال مذاکره ی موشکی و منطقه ای خواهند بود. برجام 2 و 3 که آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به آن اشاره داشتند، موضوعش موشکی و منطقه ای بود. مذاکراتی که توافقات آن نیز نوشته شده است.
طرف اروپایی گفته است که فقط می توانیم برد 300 کیلومتری داشته باشیم. با این مذاکرات بلایی که سر سانتریفیوژها رخ داد، برای موشک های سجیل، قدر و ... نیز رخ می دهد و با دستان خودمان آنها را تجزیه می کنیم و از بین می بریم. دانشمندان موشک سازی را به مانند دانشمندان هسته ای معرفی می کنیم. دوستان قول اینها را به اروپایی ها داده اند.
اگر برجام موشکی و منطقه ای اجرا شود، به دنبال آنها برجام حقوق بشری نیز اجرا می شود. اروپایی ها به صراحت این را می خواهند که اجرای احکام شریعت در کشور ما، کاملا ملغا شود. هیچ کدام از احکام شریعی اعم از قصاص، دیات، حدود و ....، در قوانین کشور اعمال نشود.
منبع؛ رجانیوز