چالش‌ها و فرصت‌های دولت انقلابی

راه شلمچه- سعید عبدالملکی تئوریسین روان‌شناسی سیاسی؛ پس از سال‌ها یک دولت انقلابی در حال شکل‌گیری است اما چالش‌ها و دشواری‌های فراروی آن بسیارند. نخستین آن‌ها، ویرانه‌ای است که تحویل می‌گیرد. دولت لیبرال کنونی کشور را عملاً تبدیل به زمین سوخته کرده است که آباد کردن آن شق‌القمر‌است. متأسفانه علاوه بر نابودی اقتصاد و معیشت؛ سرمایه‌های اجتماعی و روانی جامعه نیز تحلیل رفته است و نوعی دلسردی و افسردگی ملی ایجادشده است. هم سخت‌افزار و هم نرم‌افزار جامعه به‌شدت آسیب‌دیده است. شبیه یک کامپیوتر که ویندوز آن توسط انواع ویروس‌ها تخریب‌شده باشد و لازم است ویندوز جدید نصب شود. تمام شاخص‌های توسعه ازجمله درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی و امثال آن به ٢٠ سال قبل سقوط کرده است.
بدون شک بازسازی این وضعیت هم نیازمند نگاه تخصصی، برنامه‌ریزی و استفاده از ظرفیت نخبگانی است و هم‌ زمان‌بر است و صبر ایوب می‌طلبد.

 چالش‌ها
چالش‌های دولت انقلابی به دو دسته تقسیم می‌شوند: الف.بیرونی ب.درونی
 الف. چالش‌های بیرونی
 ١ .دگردیسی نگرشی جامعه: پرواضح است که فشارهای اقتصادی، انزوای اجتماعی ناشی از کرونا و تجربه روان زخم‌های ناشی از پیامدهای کرونا و بحران معیشت، جامعه را دستخوش تحول نگرشی کرده است، تاب آوری را کاهش داده و ارزش‌ها و نیازهای متفاوتی ایجاد کرده است و به تبع این امر موجب شکل‌گیری یک جامعه حساس و مطالبه گر شده است.
 ٢ .مخالفان داخلی: پیش‌بینی این است که از فردای روی کار آمدن دولت، رقبای داخلی و جریان لیبرال و غرب‌گرا شروع به بحران سازی و برجسته‌نمایی نقاط ضعف کنند و به‌اصطلاح چوب لای چرخ دولت جدید کنند تا آن را ناکارآمد جلوه دهند.
 ٣ . *اپوزیسیون خارج‌نشین: بی‌شک مخالفان سیاسی و اعتقادی خارج از کشور با تلویزیون‌ها و رسانه‌هایی که در دست دارند همچنان به جنگ شناختی و سم‌پاشی افکار عمومی ایرانیان ادامه می‌دهند.

 ب.چالش‌های درونی
 ١ .دوزیست‌های سیاسی: که با تغییر آب‌وهوا لباس متناسب با شرایط جدید به تن می‌کنند و فاقد صداقت و شفافیت لازم هستند و عملاً تعهد عمقی به هیچ دولتی ندارند و صرفاً حضور و منافع خودشان در اولویتشان است.
 ٢ .نفوذی‌ها: که در بدنه و ساختار دولت سوار می‌شوند و چون چند شخصیتی هستند شناسایی آنان نیازمند دقت و بررسی است. معمولاً این افراد در مناصب و پست‌های کلیدی جا خوش می‌کنند و در لباس دوست به جنگ پنهان با دولت مستقر می‌پردازند. از مصادیق جنگ پنهان این افراد تلاش در جهت خارج‌سازی دولت از ریل اصلی و یا رادیکالیزه کردن است که به صورت یک فرآیند تدریجی و آرام صورت می گیرد. بی‌شک یکدست شدن قدرت موجب هماهنگی آیند و روندها در اداره اجرایی کشور می‌شود اما اگر مراقبت نشود تبعات ناگواری دارد و ممکن است میل به رادیکالی شدن کند و حذف نیروهای شایسته و وفادار توسط جریان نفوذ را به دنبال داشته باشد.
 ٣ . رویکرد غیر تخصصی: بیم آن می‌رود که نگاه سیاسی مانع نگرش علمی به مسائل شود و مناصب مدیریتی به افراد سیاسی سپرده شود که تخصصی در آن زمینه ندارند. هرچند آیت‌الله رئیسی از همان ابتدای ثبت‌نام اعلام کردند که مستقل هستند و وامدار هیچ دسته و گروهی نیستند.

 فرصت‌ها
پس از حل بحران معیشت؛ اورژانسی‌ترین کار دولت انقلابی در ٣ محور زیر شایسته همت و توجه ویژه است: ١.مبارزه با فساد ٢.برقراری عدالت اجتماعی ٣.مسئولیت دهی به جوانان.
مقابله با انواع فساد اداری، مالی و فرهنگی به‌ویژه مفسدان یقه‌سفیدی که در حاشیه امن سکنی گزیده‌اند و برای خود مصونیت ایجاد کرده‌اند دارای اهمیت ویژه است. فساد به‌گونه‌ای ریشه دوانده است که تغییر در رأس هرم دولت لازم است اما کافی نیست! بی‌شک لایه‌های میانی و کف هرم نقش مؤثرتری در این راستا دارند که یا بایست پاک‌سازی شوند و یا سیستم نظارتی قوی بر آن‌ها نصب شود که راه در رو نداشته باشند. همچنین؛ شکاف عمیق طبقاتی تبدیل به گسل شده است از این حیث برقراری عدالت اجتماعی از ضروریات کشور است. به‌علاوه؛ حضور گسترده جوانان توانمند و شایسته در مناصب مختلف مدیریتی و اجرایی علاوه بر اینکه زمینه انتقال قدرت بین نسلی را فراهم می‌کند، قوام دولت را تضمین می‌کند.